کلمه جو
صفحه اصلی

مغز سفال

فرهنگ فارسی

قسمت میانی بدنۀ یک تکه‌سفال که معمولاً در زمان پخت براثر حرارت کم یا زیاد، زغالی و سیاه شده باشد


فرهنگستان زبان و ادب

{core} [باستان شناسی] قسمت میانی بدنۀ یک تکه سفال که معمولاً در زمان پخت براثر حرارت کم یا زیاد، زغالی و سیاه شده باشد


کلمات دیگر: