فاطمه زهرا در قرآن و روایات. در بسیاری از آیات قرآن به فاطمه زهرا اشاره شده، امّا، همچون امامان شیعه، نامی از او به میان نیامده است. پژوهشگران و نویسندگان اهل سنّت و شیعه شمار گوناگونی از آیات را دربارهٔ فاطمه دانسته اند. بعضی ۳۰ آیه، بعضی ۶۰ آیه در ۴۱ سوره و بعضی هم ۱۳۵ آیه از ۶۷ سوره را دربارهٔ او می دانند. این اختلاف به دو دلیلِ نوع انتساب آیات و اختصاص بخشی از آیات به موضوع است: گاهی بیش از یک آیه است که فاطمه را موضوعش دانسته اند و یک بار به شمار آورده اند، و گاهی دو موضوع دربارهٔ فاطمه در یک آیه بازشناخته شده است. بیشتر این موارد انتساب براساس احادیث است، امّا برخی نیز از جهت شأن نزول و تطبیق مصداق و برخی هم از نظر تأویل و بطن آیات و برخی تفسیر است.نبو
سید محمدحسین طباطبایی، از مفسّران شیعه، در بحث روایی تفسیر این سوره، با گزارش روایات موجود در کتاب های اهل سنّت و شیعه، شأن نزول این سوره را مرتبط با علی و فاطمه و داستان بیماری فرزند یا فرزندانشان و نذر برای بهبودیشان برمی شمارد. او با توجه به روایات ترتیب نزول سُوَر و سیاق آیات و روایات دیگر مربوط به آن، این سوره را مدنی می داند. سپس با نقل برخی روایات اهل سنت دربارهٔ مردی سیاه و دیدارش با پیامبر و شأن نزول سوره دربارهٔ آن مرد، به نقد و بررسی این روایات پرداخته و با ذکر دلایل این انتساب را رد، و نزول این سوره دربارهٔ اهل بیت را اثبات می کند.
از مفسران اهل سنت، شهاب الدین آلوسی در روحُ الْمَعانی، ضمن گزارش روایات و گفته های دیگر مفسران، این داستان را گزارش می کند و آن را دربارهٔ اهل بیت می داند. او با توجه به گزارش های تِرْمِذی و ابن جُوزی و ظاهر آیات می گوید این گفته ها ایجاب می کند که این سوره مدنی باشد و دلیل آن را فرزندان علی و فاطمه می داند که در مدینه متولد شدند و این موضوع با ظاهر آیات تعارضی ندارد. نیز از لطایف این سوره این را گوید که در هیچ جایش، به احترام فاطمه زهرا، نامی از حورُالْعین نیامده و تنها از «وِلْدانٌ مُخَلَّدون» یاد شده است. فخر رازی در تفسیر کبیر داستان بیماری فرزندان علی و فاطمه را به نقل از زَمَخْشَری در کَشّاف و واحدی در اَلْبَسیط می آورد، امّا می گوید دلیلی برای اختصاص این آیات به علی بن ابی طالب، فاطمه و فرزندانشان نیست، بلکه این آیات دربارهٔ همهٔ ابرار مانند صحابه و تابعینِ مُتَّقی مصداق دارد؛ مگر این که این آیات دربارهٔ صدورِ طاعتِ مخصوصی از جانب آنان نازل شده باشد. شوکانی در فَتحُ الْقَدیر نیز روایت اِبنِ مَرْدَوَیْه از ابن عباس را گزارش می کند که این آیات دربارهٔ علی بن ابی طالب و فاطمه زهراست.
حسن حسن زادهٔ آملی در تفسیر عرفانی سورهٔ قدر می گوید سِیرِ حُبّیِ وجود، در قوس نزول، در منازلی است که به شب تعبیر شود؛ همان گونه که در سیر ظهور صعودی، به روز. بعضی شب ها لَیالیِ قدر و بعضی از روزها ایام الله است؛ و فاطمه لَیلةُالقدرِ یازده کلام اللهِ ناطق است، چنان که جعفر صادق گفت: کسی که حق معرفت به فاطمه پیدا کند، یعنی به درستی او را بشناسد، لیلةالقدر را ادراک کرده است. او می گوید انسان کامل، قرآنِ ناطق است و بنابراین، یازده قرآن ناطق در شبی مبارکه که مادر امامان است، نازل شده است؛ و می گوید به گفتهٔ پیامبر کسی که فاطمه را آن چنان که شایسته است بشناسد، شب قدر را درک کرده و فاطمه ازآن رو که خلایق از کُنْهِ شناخت او بریده شده اند، فاطمه نامیده شد.
سید محمدحسین طباطبایی، از مفسّران شیعه، در بحث روایی تفسیر این سوره، با گزارش روایات موجود در کتاب های اهل سنّت و شیعه، شأن نزول این سوره را مرتبط با علی و فاطمه و داستان بیماری فرزند یا فرزندانشان و نذر برای بهبودیشان برمی شمارد. او با توجه به روایات ترتیب نزول سُوَر و سیاق آیات و روایات دیگر مربوط به آن، این سوره را مدنی می داند. سپس با نقل برخی روایات اهل سنت دربارهٔ مردی سیاه و دیدارش با پیامبر و شأن نزول سوره دربارهٔ آن مرد، به نقد و بررسی این روایات پرداخته و با ذکر دلایل این انتساب را رد، و نزول این سوره دربارهٔ اهل بیت را اثبات می کند.
از مفسران اهل سنت، شهاب الدین آلوسی در روحُ الْمَعانی، ضمن گزارش روایات و گفته های دیگر مفسران، این داستان را گزارش می کند و آن را دربارهٔ اهل بیت می داند. او با توجه به گزارش های تِرْمِذی و ابن جُوزی و ظاهر آیات می گوید این گفته ها ایجاب می کند که این سوره مدنی باشد و دلیل آن را فرزندان علی و فاطمه می داند که در مدینه متولد شدند و این موضوع با ظاهر آیات تعارضی ندارد. نیز از لطایف این سوره این را گوید که در هیچ جایش، به احترام فاطمه زهرا، نامی از حورُالْعین نیامده و تنها از «وِلْدانٌ مُخَلَّدون» یاد شده است. فخر رازی در تفسیر کبیر داستان بیماری فرزندان علی و فاطمه را به نقل از زَمَخْشَری در کَشّاف و واحدی در اَلْبَسیط می آورد، امّا می گوید دلیلی برای اختصاص این آیات به علی بن ابی طالب، فاطمه و فرزندانشان نیست، بلکه این آیات دربارهٔ همهٔ ابرار مانند صحابه و تابعینِ مُتَّقی مصداق دارد؛ مگر این که این آیات دربارهٔ صدورِ طاعتِ مخصوصی از جانب آنان نازل شده باشد. شوکانی در فَتحُ الْقَدیر نیز روایت اِبنِ مَرْدَوَیْه از ابن عباس را گزارش می کند که این آیات دربارهٔ علی بن ابی طالب و فاطمه زهراست.
حسن حسن زادهٔ آملی در تفسیر عرفانی سورهٔ قدر می گوید سِیرِ حُبّیِ وجود، در قوس نزول، در منازلی است که به شب تعبیر شود؛ همان گونه که در سیر ظهور صعودی، به روز. بعضی شب ها لَیالیِ قدر و بعضی از روزها ایام الله است؛ و فاطمه لَیلةُالقدرِ یازده کلام اللهِ ناطق است، چنان که جعفر صادق گفت: کسی که حق معرفت به فاطمه پیدا کند، یعنی به درستی او را بشناسد، لیلةالقدر را ادراک کرده است. او می گوید انسان کامل، قرآنِ ناطق است و بنابراین، یازده قرآن ناطق در شبی مبارکه که مادر امامان است، نازل شده است؛ و می گوید به گفتهٔ پیامبر کسی که فاطمه را آن چنان که شایسته است بشناسد، شب قدر را درک کرده و فاطمه ازآن رو که خلایق از کُنْهِ شناخت او بریده شده اند، فاطمه نامیده شد.