ژوزه مائورو ده واسکونسلوس (به پرتغالی: José Mauro de Vasconcelos)، نویسنده و بازیگر برزیلی بود.
ژوزه مائورو ده واسکونسلوس در ۲۶ فوریه سال ۱۹۲۰ در بانگو از توابع ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. او دورگه پرتغالی- سرخپوست بود.ژوزه به سبب فقر شدید خانواده، خانه را در کودکی ترک کرد تا نزد اقوامش در ناتال زندگی کند. از ۱۰ تا ۱۵ سالگی در دبیرستان درس خواند و پس از دوران مدرسه مشاغل متعددی را تجربه کرد؛ از مربیگری کشتی گرفته تا ماهیگیری.
واسکونسلوس ذاتاً داستانگو بود. حافظه قدرتمند و تخیل گسترده در نهایت او را به سوی نویسندگی سوق داد.نخستین رمان واسکونسلوس، موز وحشی (به پرتغالی: Banana Brava) در سال ۱۹۴۲ منتشر شد اما موفقیت بزرگ او در عرصه ادبیات با انتشار روزینیا، قایق من (به پرتغالی: Rosinha, Minha Canoa)در ۱۹۶۲ آشکار شد.
واسکونسلوس سبک خاصی در نویسندگی داشت او ابتدا زمینه وقوع داستان را انتخاب می کرد و تمامی جزئیات آن را با بررسی های عمیق کشف می کرد. سپس تمامی وقایع داستان و حتی گفتگوها را تخیل می کرد و دست آخر هنگامی نوشتن را آغاز می کرد که داستان به تمامی در خیالش شکل گرفته باشد: «... فقط زمانی نوشتن را آغاز می کنم که احساس کنم رمان از تمام منفذهای بدنم به خارج می تراود. پس از آن بی وقفه می نویسم». به این ترتیب بود که رمان درخت زیبای من (به پرتغالی: O Meu Pé de Laranja Lima) شناخته شده ترین اثر واسکونسلوس تنها طی دوازده روز نوشته شد. هر چند که نویسنده اعتراف می کند که «... این اثر برای بیست سال در اندرون من بوده است». در سال ۱۹۷۴واسکونسلوس در رمان خورشید را بیدار کنیم زندگی قهرمان داستان درخت زیبای من را دنبال می کند.از واسکونسلوس آثار متعددی به چاپ رسیده است. کلر بودوین، منتقد فرانسوی معتقد است وجه مشخص آثار او وجود شاعرانگی خاصی است که از کیمیای بین واقعیت و خیال ناشی می شود.
ژوزه مائورو ده واسکونسلوس در ۲۶ فوریه سال ۱۹۲۰ در بانگو از توابع ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. او دورگه پرتغالی- سرخپوست بود.ژوزه به سبب فقر شدید خانواده، خانه را در کودکی ترک کرد تا نزد اقوامش در ناتال زندگی کند. از ۱۰ تا ۱۵ سالگی در دبیرستان درس خواند و پس از دوران مدرسه مشاغل متعددی را تجربه کرد؛ از مربیگری کشتی گرفته تا ماهیگیری.
واسکونسلوس ذاتاً داستانگو بود. حافظه قدرتمند و تخیل گسترده در نهایت او را به سوی نویسندگی سوق داد.نخستین رمان واسکونسلوس، موز وحشی (به پرتغالی: Banana Brava) در سال ۱۹۴۲ منتشر شد اما موفقیت بزرگ او در عرصه ادبیات با انتشار روزینیا، قایق من (به پرتغالی: Rosinha, Minha Canoa)در ۱۹۶۲ آشکار شد.
واسکونسلوس سبک خاصی در نویسندگی داشت او ابتدا زمینه وقوع داستان را انتخاب می کرد و تمامی جزئیات آن را با بررسی های عمیق کشف می کرد. سپس تمامی وقایع داستان و حتی گفتگوها را تخیل می کرد و دست آخر هنگامی نوشتن را آغاز می کرد که داستان به تمامی در خیالش شکل گرفته باشد: «... فقط زمانی نوشتن را آغاز می کنم که احساس کنم رمان از تمام منفذهای بدنم به خارج می تراود. پس از آن بی وقفه می نویسم». به این ترتیب بود که رمان درخت زیبای من (به پرتغالی: O Meu Pé de Laranja Lima) شناخته شده ترین اثر واسکونسلوس تنها طی دوازده روز نوشته شد. هر چند که نویسنده اعتراف می کند که «... این اثر برای بیست سال در اندرون من بوده است». در سال ۱۹۷۴واسکونسلوس در رمان خورشید را بیدار کنیم زندگی قهرمان داستان درخت زیبای من را دنبال می کند.از واسکونسلوس آثار متعددی به چاپ رسیده است. کلر بودوین، منتقد فرانسوی معتقد است وجه مشخص آثار او وجود شاعرانگی خاصی است که از کیمیای بین واقعیت و خیال ناشی می شود.