مترادف سیورسات : توشه، جیره، زاد، علوفه
برابر پارسی : خواربار
سیورسات
مترادف سیورسات : توشه، جیره، زاد، علوفه
برابر پارسی : خواربار
فارسی به انگلیسی
provisions
مترادف و متضاد
توشه، جیره، زاد
علوفه
۱. توشه، جیره، زاد
۲. علوفه
فرهنگ فارسی
زادوتوشه، خواربارکه برای لشکرفراهم کنند
۱ - خوار بار و زاد و علوفه که از روستاهای سر راه برای عبور لشکر یا مرکب خان گرد آورند . ۲ - زاد و توشه .
۱ - خوار بار و زاد و علوفه که از روستاهای سر راه برای عبور لشکر یا مرکب خان گرد آورند . ۲ - زاد و توشه .
فرهنگ معین
(سُ ) [ تر. ] (اِ. ) ۱ - زاد و توشه . ۲ - خواربار و علوفه که از روستاهای سر راه برای عبور لشکر یا موکب خان گرد می آوردند.
لغت نامه دهخدا
سیورسات. [ س ُ ] ( ترکی ، اِ ) سورسات. ( ناظم الاطباء ). مجموع غله و خوراک لشکریان و علوفه اسبها و دیگر حیوانات. آذوقه لشکریان و سپاهیان یا پادشاهی یا امیری. ( یادداشت بخط مؤلف ). خواربار و زاد و علوفه که از روستاهای سر راه برای عبور لشکریان یا موکب خان گرد آورند. || زاد. توشه. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
۱. زادوتوشه.
۲. [قدیمی] خوارباری که برای لشکر در موقع حرکت فراهم می کنند.
۲. [قدیمی] خوارباری که برای لشکر در موقع حرکت فراهم می کنند.
دانشنامه آزاد فارسی
(یا: سورسات) اصطلاحی نظامی در قدیم مأخوذ از ترکی، مجموع غله و خوراک لشکریان و علوفه و علیق اسب ها و حیوانات دیگر. آذوقۀ لشکریان و سپاهیان یا همراهان و ملازمان پادشاه یا امیری در سفر یا شکار را نیز سیورسات می گفتند. در زمان لشکرکشی ها و یا سفرهای حاکمان، جمعی سورساتچی از پیش حرکت می کردند و آب و آذوقۀ لازم را از روستاها و شهرهای مسیر راه فراهم می آوردند تا سپاهیان و مرکب هاشان به هنگام ورود به منزلگاه آسوده باشند.
wikijoo: سیورسات
کلمات دیگر: