برابر پارسی : ( آل بویه ) خاندان بویه
ال بویه
برابر پارسی : ( آل بویه ) خاندان بویه
فرهنگ فارسی
( آل بویه ) دیالمه خاندان ایرانی نژاد که از ۳۲٠ تا ۴۴۸ ه. ق . در ایران جنوبی و عراق به استقلال فرمانروایی کردند . دولت آل بویه را سه برادر بنام علی حسن و احمد که فرزندان ماهیگیری موسوم به بویه از اهل گیلان بودند تشکیل دادند . علی بر فارس چیره و حاکم شد حسن ری و کاشان و اصفهان و همدان را گرفت و بر عراق عجم حکومت یافت احمد کرمان را مسخر کرد و در سال ( ۳۳۴- ۳۳۳ ۳۳۴ ) او را معز الدوله و علی را عماد الدوله و حسن را رکن الدوله نامید . از آن پس خلفای عباسی باطاعت آنان گردن نهادند پس از احمد پسرش بختیار با لقب عز الدوله جانشین او شد . علی چون پسر نداشت پناه خسرو ( فنا خسرو ) پسر رکن الدوله را که بعد ها بعضد الدوله ملقب شد جانشینی خود معین کرد و در سال ( ۳۳۸ ه. ) در گذشت . رکن الدوله نیز پسر خود پناه خسرو را ولیعهد خویش کرد و ری و قزوین و همدان را به پسر دیگرش فخر الدوله و اصفهان را به موید الدوله سپرد و خود در سال ( ۳۳۶ ه. ) در گذشت از آن پس افراد این خاندان تا ۴۴۸ حکومت کردند
خانواده ایرانی نژاد از اولاد بویه
خانواده ایرانی نژاد از اولاد بویه
لغت نامه دهخدا
( آل بویه ) آل بویه. [ ل ِ ی َ ] ( اِخ ) خانواده ایرانی نژاد از اولاد بویه نام دیلمی که از 320 تا 448 هَ.ق.در ایران جنوبی و عراق فرمانروائی به استقلال داشته اند. آل بویه را نظر بدیلمی بودن ، دیالمه نیز خوانده اند. مؤسس سلطنت دیالمه علی عمادالدوله از امرای مرداویج بن زیار و حسن رکن الدوله و احمد معزالدوله پسران بویه دیلمی بوده اند. این سه پسر ولایات بدست آورده رامیان خود تقسیم کردند و چهارده تن از اولاد و اعقاب آنها هرکدام در قسمتی از مملکت اسلاف خود حکومت مستقل داشته و به مناسبت قلمرو حکمرانی خود بدیالمه فارس و دیالمه عراق و اهواز و کرمان و دیالمه ری و همدان و اصفهان و دیالمه کردستان موسوم شده اند. انقراض دیالمه بر دست آل کاکویه و غزنویان و سلجوقیان بوده است و آنان را بُوَیْهیّون نیز نامند. و ابواسحاق ابراهیم بن هلال صابی متوفی به سال 386 را تاریخی است از این دودمان به نام تاجی ، و نیز جمال الدین علی بن یوسف قفطی وزیر، تاریخی دیگر در شرح حال آنان کرده است.
دانشنامه عمومی
آل بویه. آل بویه یا بوییان یا بویگان (۳۲۰–۴۴۷ ق / ۹۳۲–۱۰۵۵ م) از دودمان های دیلمی زیدی مذهب شیعه پس از اسلام است که در بخش مرکزی و غربی و جنوبی ایران و عراق فرمانروایی می کردند و از دیلم در لاهیجان گیلان برخاسته بودند. ایشان از جمله استقلال طلبانی بودند که بعد از سلطه اعراب بر ایران برای برگشت عزت ایران و ایرانی تشکیل دولت و کشور مستقل دادند. نام پدر آل بویه شجاع بود و سه پسر به نام های علی، حسن و احمد داشت که هر سه از جملهٔ سر دمداران تشکیل دولت و کشور آل بویه بودند و هر یک به سویی لشکر کشیدند. احمد نیز به عراق و بغداد حمله و خلیفهٔ عباسی را سرنگون کرد ،همزمانی این مقدمات و انقلابات و تشکیل دول ایرانی برابر بود با بی لیاقتی و بی کفایتی خلافت عباسیان که همین امر باعث فروپاشی این سلسهٔ عرب شد .البته قبل از هنگامه هایی مبنی بر تشکیل دول ایرانی داخل پهنهٔ ایران ،شورش ها و استقلال خواهانی چون ابومسلم خراسانی یا بابک سردار آذربایجانی بود که هیچ یک به تشکیل دولت و کشور نینجامید. از آنجا که آل بویه مذهب شیعه داشتند، می شود این سلسله را از آغازگران و مبدیان تبلیغ و تحکیم مذهب شیعه در ایران حساب کرد. از دستاوردهای احمد آل بویه که بنا به امر خلیفه وقت عباسی معزه دوله گفته می شد، می توان انتشار علنی عقاید شیعه و نوسازی عتبات و عالیات، امر به تعطیل بودن روز دهم محرم و سوگواری راحت و آشکار علویان و نظام دهی به امور شیعیان، اذان دادن به روش علویان در محل هایی که آمار علویان زیاد بود و روشن فکری در مورد دین، علم، هنر و پیشرفت جامعه از جملهٔ دستاوردهایی بود که تا آن زمان هنوز رخ نداده بود. برادران دیگر احمد نیز مانند او دلیر، بی باک و با سیاست بودند و در هیچ لشکرکشی و بعد از آن وحشی گری صورت نپذیرفت و تمام جنگ آن ها داخل میدان جنگ تمام میشد و همین مردانگی و مسلک آن ها زبانزد بود. آل بویه تا مدتی برای بدست آمدن اوضاع مملکت داری به ظاهر تحت فرمان خلیفه عباسی بودند و خود خلیفه عباسی نیز از آن ها بسیار هراس داشت.نبو
مهم ترین منبع دربارهٔ اوایل حکومت آل بویه، «تجارب» ابن مسکویه است. برای دوران میانی آل بویه، به «ذیل کتاب تجارب الامم» ابوشجاع محمد روذراوری و «تاریخ حلال الصابع» حلال بن محسن صابع و برای دوران آخر آل بویه باید به سراغ «منتظم» ابن الجوزی و ابن اثیر رفت.
اطلاعات بیشتری می شود از «رسائل» عبدالعزیز بن یوسف شیرازی (وزیر عضدالدوله)، «المختصر من رسائل ابی اسحاق السابع» ابو اسحاق ابراهیم بن حلال صابع و «رسائل الصاحب بن عباد» ابولقاسم اسماعیل صاحب بن عباد (وزیر معیدالدوله) جمع آوری کرد.
منابع اولیه دیگر شامل ابن بلخی، ابوبکر محمد بن یحیی صولی، اخبار الراضی بالله ولمتقی بالله او تاریخ الدول العباسیه من سنات ۳۳۲ الی ۳۳۳، «نشوار المحاضره» ابو علی محسن تنوخی، «دیوان المعید فی الدین»، «السیرت المعیدیه» است.
مهم ترین منبع دربارهٔ اوایل حکومت آل بویه، «تجارب» ابن مسکویه است. برای دوران میانی آل بویه، به «ذیل کتاب تجارب الامم» ابوشجاع محمد روذراوری و «تاریخ حلال الصابع» حلال بن محسن صابع و برای دوران آخر آل بویه باید به سراغ «منتظم» ابن الجوزی و ابن اثیر رفت.
اطلاعات بیشتری می شود از «رسائل» عبدالعزیز بن یوسف شیرازی (وزیر عضدالدوله)، «المختصر من رسائل ابی اسحاق السابع» ابو اسحاق ابراهیم بن حلال صابع و «رسائل الصاحب بن عباد» ابولقاسم اسماعیل صاحب بن عباد (وزیر معیدالدوله) جمع آوری کرد.
منابع اولیه دیگر شامل ابن بلخی، ابوبکر محمد بن یحیی صولی، اخبار الراضی بالله ولمتقی بالله او تاریخ الدول العباسیه من سنات ۳۳۲ الی ۳۳۳، «نشوار المحاضره» ابو علی محسن تنوخی، «دیوان المعید فی الدین»، «السیرت المعیدیه» است.
wiki: آل بویه
دانشنامه آزاد فارسی
آل بویه. آلِ بُویه
آلِ بُویه
آلِ بُویه
(یا: دَیْلَمیان؛ دَیالمه) سلسلۀ مقتدر و شیعی مذهب ایرانی (حک: ۳۲۰ـ۴۴۸ق). این سلسله را سه برادر به نام های علی، حسن و احمد تأسیس کردند. آن ها به نام پدر خود ابوشجاع بویه، «آل بویه» نامیده شدند. برادران بویه ماهی گیر بودند و سپاهیگری را در ۳۱۶ق در دستگاه ماکان کاکی آغاز کردند و در لشکر مَرْداویج زیاری جایگاهی مهم یافتند، اما در اندک زمانی روابط ایشان با مرداویج تیره شد. علی، تمامی متصرفات او را تصاحب کرد و برادر خود، احمد، را به فتح بغداد فرستاد. احمد، در ۳۳۴ق، بغداد را تصرف کرد و، المستکفی بالله، خلیفه عباسی، به علی لقب «عِمادُالدّوله»، به حسن لقب «رُکنُ الدّوله» و به احمد لقب «مُعزُالدّوله» داد. احمد، خلیفه را خلع و المُطیعُ الله را به جای او نشاند. از این پس، مقرر شد در خطبه ها نام آن ها برده و سکه نیز به نامشان ضرب شود. در این زمان، حکومت فارس در دست علی عمادالدوله، عراق عرب و خوزستان و کرمان در دست احمد معزالدوله و ری و همدان و اصفهان و توابع آن در دست حسن رکن الدوله بود. با مرگ عمادالدوله در ۳۳۸ق، عَضُدالدّولۀ دیلمی به جانشینی وی رسید. مُعزُالدّوله نیز در ۳۵۶ق درگذشت. با درگذشت رُکْنُ الدّوله در ۳۶۶ق اتحاد ممالک دیالمه از هم گسیخت و به سه قسمت عمده تقسیم شد: ۱. دیالمۀ فارس، در اختیار عَضُدالدّوله؛ ۲. دیالمۀ عراق، خوزستان و کرمان در اختیار عِزُالدّولۀ دیلمی؛ ۳. دیالمۀ ری، همدان و اصفهان، در اختیار مُؤیدالدّولۀ دَیْلمی. البته این تقسیم بندی نتوانست از بروز جنگ های داخلی بین آن ها جلوگیری کند. از میان شاخه های آل بویه، عَضُدالدّوله در فارس مقتدرتر از دیگر شاخه ها حکومت کرد و خود را «شاهنشاه» نامید. او در ۳۶۷ق عِزُالدّوله را در بغداد شکست داد و در ۳۶۹ق با عقب راندن برادران خود از ری بر سراسر ایران سیطره یافت. این قلمرو از عمان تا کرانۀ دریای خزر و از کرمان تا سرحدات شمالی سوریه می رسید که بعدها مُکْران و سیستان نیز بدان ضمیمه شد. با مرگ عَضُدالدّوله در ۳۷۲ق بر سر جانشینی او اختلاف پدید آمد تا این که صاحب بن عَبّاد به پشتیبانی فَخْرالدولۀ دیلمی، برادر عَضُدالدّوله، برخاست و او را به پادشاهی رساند و قلمرو آل بویه به دو بخش ری و بغداد تقسیم شد که هر دو دعوی شاهنشاهی داشتند. بَهاءُالدّولۀ دَیلمی در بغداد واپسین شاهنشاه آل بویه بود که بر سراسر قلمرو آل بویه حکمرانی می کرد و اضمحلال حکمروایی آل بویه تقریباً از اواخر امارت او آغاز شد (۴۰۳ق). جانشینی سلطان الدولۀ دیلمی در شیراز و رقابت او با برادرش، مشرف الدولۀ دیلمی، که در بغداد از حمایت ترکان برخوردار بود، و درگیری جانشینان این دو، ابوکالیجار در فارس و جلال الدولۀ دیلمی در بغداد، موجب دست اندازی سلطان محمود غزنوی در ۴۲۰ق به ری شد. با مرگ جلال الدوله، ابوکالیجار برای مدت کوتاهی وحدت قلمرو آل بویه را بازگرداند اما گسترش قدرت سلجوقیان در شرق فرصت چندانی به آل بویه نداد. آخرین شاهان آل بویه، ملک رحیم در بغداد و منصور فولادْستون در فارس در حالی که سرگرم درگیری های سنتی خود بودند، نواحی شرقی قلمرو خود را از دست دادند. طُغْرل سلجوقی در ۴۴۷ق با ورود به بغداد خلیفه را وادار کرد به نام او خطبه بخواند و با دستگیری ملک رحیم حکومت آل بویۀ بغداد پایان یافت. فولادستون، که پیش از این به سلجوقیان پیوسته بود، در ۴۵۴ق به قتل رسید و بدین ترتیب سلسله آل بویه منقرض شد. آل بویه چندان به گسترش زبان و ادب فارسی دلبستگی نشان نمی دادند، هرچند شاعران نامداری در دربار آل بویه ری می زیستند، اما در میان آنان عضدالدوله، خود مردی ادیب و دانشمند بود و کتابخانۀ بزرگ و معتبری داشت. آل بویه وزیرانِ دانشمندی چون ابن عمید، صاحب ابن عبّاد و ابن سینا داشتند که منزل و محفل آنان، خود مجمع عالمان، فاضلان و ادیبان و دانشمندان بود. آل بویه مراسم عزاداری محرم و جشن عید غدیر را در بین شیعه رواج دادند، اما تعصبی در ترویج این مذهب نداشتند و با پیروان دیگر مذاهب و ادیان به تسامح رفتار می کردند و برخی از وزرا، کاتبان و حتی حاکمان آن ها غیرمسلمان بودند. نیز ← دیالمه
آلِ بُویه
آلِ بُویه
(یا: دَیْلَمیان؛ دَیالمه) سلسلۀ مقتدر و شیعی مذهب ایرانی (حک: ۳۲۰ـ۴۴۸ق). این سلسله را سه برادر به نام های علی، حسن و احمد تأسیس کردند. آن ها به نام پدر خود ابوشجاع بویه، «آل بویه» نامیده شدند. برادران بویه ماهی گیر بودند و سپاهیگری را در ۳۱۶ق در دستگاه ماکان کاکی آغاز کردند و در لشکر مَرْداویج زیاری جایگاهی مهم یافتند، اما در اندک زمانی روابط ایشان با مرداویج تیره شد. علی، تمامی متصرفات او را تصاحب کرد و برادر خود، احمد، را به فتح بغداد فرستاد. احمد، در ۳۳۴ق، بغداد را تصرف کرد و، المستکفی بالله، خلیفه عباسی، به علی لقب «عِمادُالدّوله»، به حسن لقب «رُکنُ الدّوله» و به احمد لقب «مُعزُالدّوله» داد. احمد، خلیفه را خلع و المُطیعُ الله را به جای او نشاند. از این پس، مقرر شد در خطبه ها نام آن ها برده و سکه نیز به نامشان ضرب شود. در این زمان، حکومت فارس در دست علی عمادالدوله، عراق عرب و خوزستان و کرمان در دست احمد معزالدوله و ری و همدان و اصفهان و توابع آن در دست حسن رکن الدوله بود. با مرگ عمادالدوله در ۳۳۸ق، عَضُدالدّولۀ دیلمی به جانشینی وی رسید. مُعزُالدّوله نیز در ۳۵۶ق درگذشت. با درگذشت رُکْنُ الدّوله در ۳۶۶ق اتحاد ممالک دیالمه از هم گسیخت و به سه قسمت عمده تقسیم شد: ۱. دیالمۀ فارس، در اختیار عَضُدالدّوله؛ ۲. دیالمۀ عراق، خوزستان و کرمان در اختیار عِزُالدّولۀ دیلمی؛ ۳. دیالمۀ ری، همدان و اصفهان، در اختیار مُؤیدالدّولۀ دَیْلمی. البته این تقسیم بندی نتوانست از بروز جنگ های داخلی بین آن ها جلوگیری کند. از میان شاخه های آل بویه، عَضُدالدّوله در فارس مقتدرتر از دیگر شاخه ها حکومت کرد و خود را «شاهنشاه» نامید. او در ۳۶۷ق عِزُالدّوله را در بغداد شکست داد و در ۳۶۹ق با عقب راندن برادران خود از ری بر سراسر ایران سیطره یافت. این قلمرو از عمان تا کرانۀ دریای خزر و از کرمان تا سرحدات شمالی سوریه می رسید که بعدها مُکْران و سیستان نیز بدان ضمیمه شد. با مرگ عَضُدالدّوله در ۳۷۲ق بر سر جانشینی او اختلاف پدید آمد تا این که صاحب بن عَبّاد به پشتیبانی فَخْرالدولۀ دیلمی، برادر عَضُدالدّوله، برخاست و او را به پادشاهی رساند و قلمرو آل بویه به دو بخش ری و بغداد تقسیم شد که هر دو دعوی شاهنشاهی داشتند. بَهاءُالدّولۀ دَیلمی در بغداد واپسین شاهنشاه آل بویه بود که بر سراسر قلمرو آل بویه حکمرانی می کرد و اضمحلال حکمروایی آل بویه تقریباً از اواخر امارت او آغاز شد (۴۰۳ق). جانشینی سلطان الدولۀ دیلمی در شیراز و رقابت او با برادرش، مشرف الدولۀ دیلمی، که در بغداد از حمایت ترکان برخوردار بود، و درگیری جانشینان این دو، ابوکالیجار در فارس و جلال الدولۀ دیلمی در بغداد، موجب دست اندازی سلطان محمود غزنوی در ۴۲۰ق به ری شد. با مرگ جلال الدوله، ابوکالیجار برای مدت کوتاهی وحدت قلمرو آل بویه را بازگرداند اما گسترش قدرت سلجوقیان در شرق فرصت چندانی به آل بویه نداد. آخرین شاهان آل بویه، ملک رحیم در بغداد و منصور فولادْستون در فارس در حالی که سرگرم درگیری های سنتی خود بودند، نواحی شرقی قلمرو خود را از دست دادند. طُغْرل سلجوقی در ۴۴۷ق با ورود به بغداد خلیفه را وادار کرد به نام او خطبه بخواند و با دستگیری ملک رحیم حکومت آل بویۀ بغداد پایان یافت. فولادستون، که پیش از این به سلجوقیان پیوسته بود، در ۴۵۴ق به قتل رسید و بدین ترتیب سلسله آل بویه منقرض شد. آل بویه چندان به گسترش زبان و ادب فارسی دلبستگی نشان نمی دادند، هرچند شاعران نامداری در دربار آل بویه ری می زیستند، اما در میان آنان عضدالدوله، خود مردی ادیب و دانشمند بود و کتابخانۀ بزرگ و معتبری داشت. آل بویه وزیرانِ دانشمندی چون ابن عمید، صاحب ابن عبّاد و ابن سینا داشتند که منزل و محفل آنان، خود مجمع عالمان، فاضلان و ادیبان و دانشمندان بود. آل بویه مراسم عزاداری محرم و جشن عید غدیر را در بین شیعه رواج دادند، اما تعصبی در ترویج این مذهب نداشتند و با پیروان دیگر مذاهب و ادیان به تسامح رفتار می کردند و برخی از وزرا، کاتبان و حتی حاکمان آن ها غیرمسلمان بودند. نیز ← دیالمه
wikijoo: آل_بویه
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] آل بویه. آل بویه، سلسله ای ایرانی نژاد و شیعی مذهب، منسوب به ابوشجاع بود.
که میان سال های ۳۲۲-۴۴۸ق/۹۳۳-۱۰۵۶م بر بخش بزرگی از ایران و عراق و جزیره تا مرزهای شمالی شام فرمان راندند.
سابقه تاریخی
در میانه های سده ۳ق/۹م، سلطه دیرینه دستگاه خلافت عباسی با جنبش های استقلال طلبانه ای در قلمرو خود روبه رو شد که به سهم خویش به ضعف تدریجی نفوذ سیاسی خلفا انجامید. این جنبش ها، در میان ایرانیان که از پیش فرصتی می جستند تا خود را از بند ستم عباسیان برهانند، با ظهور دولت های صفّاریان و سامانیان و زیاریان به اوج خود رسید.
← جنبش های دیلمی
برخی از فرمانروایان آل بویه در فارس (۳۲۲-۴۴۷ق/۹۳۳-۱۰۵۶م) عبارتند از:
← علی بن ابی شجاع
...
که میان سال های ۳۲۲-۴۴۸ق/۹۳۳-۱۰۵۶م بر بخش بزرگی از ایران و عراق و جزیره تا مرزهای شمالی شام فرمان راندند.
سابقه تاریخی
در میانه های سده ۳ق/۹م، سلطه دیرینه دستگاه خلافت عباسی با جنبش های استقلال طلبانه ای در قلمرو خود روبه رو شد که به سهم خویش به ضعف تدریجی نفوذ سیاسی خلفا انجامید. این جنبش ها، در میان ایرانیان که از پیش فرصتی می جستند تا خود را از بند ستم عباسیان برهانند، با ظهور دولت های صفّاریان و سامانیان و زیاریان به اوج خود رسید.
← جنبش های دیلمی
برخی از فرمانروایان آل بویه در فارس (۳۲۲-۴۴۷ق/۹۳۳-۱۰۵۶م) عبارتند از:
← علی بن ابی شجاع
...
wikifeqh: شیعه امامیه اهتمام فراوان ورزید و مراسم عزاداری امام حسین (ع) در عاشورا و جشن ولایت حضرت علی (ع) در غدیر خم را با شکوه و عظمت برپا کرد. همچنین در پرتو حکومت این سلسله ایرانی، قبور ائمّه شیعه در عراق مرمّت و بازسازی شد و سنّت زیارت مشاهد شریفه، رو به گسترش بی سابقه نهاد.
شعائر دیگر شیعه امامیه همچون گفتن حَی عَلی خَیرِ الْعَمَلْ و اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا وَلی اللّه در اذان، استفاده از مهر نماز و تسبیحی که از تربت امام حسین (ع) ساخته شده بود، از دیگر نمادهای شیعه امامیه در عراق عهد آل بویه خوانده شده است.
شعائر دیگر شیعه امامیه همچون گفتن حَی عَلی خَیرِ الْعَمَلْ و اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا وَلی اللّه در اذان، استفاده از مهر نماز و تسبیحی که از تربت امام حسین (ع) ساخته شده بود، از دیگر نمادهای شیعه امامیه در عراق عهد آل بویه خوانده شده است.
wikishia: شیخ صدوق و.... تربیت یافتند و با تشکیل جلسات مناظره به شبهات کلامی و فقهی پاسخ دادند.
wikiahlb: قم صورت گرفته است.
wikiahlb: آل_بویه_(کتاب)
گویش مازنی
( آل بویه ) /aale booye/ از سلسله های ایرانی برخاسته از شمال ایرانبنیانگذاران سلسله ی آل بویه سه برادر بودند، به نام های علی(عمادالدوله)، حسن(رکن الدوله) و احمد(معزالدوله)پدر آن ها ماهیگیری دیلمی به نام بویه بوددوران فرمانروایی این سلسله نزدیک به سه دهه طول کشید(۳ - ۰ ۴۴۷ هـق)آل بویه هنگام قیام علویان علیه کارگزاران سامانی، در تبرستان و گیلان به حمایت از علویان همت گماشتندزیرا تمایلات ایرانی آنان موجب نفرت از حکومت مرکزی و خلیفه بودرفته رفته کار آنان بالا گرفت و توانستند بسیاری از مناطق ایران از جمله فارس، کرمان، اهواز و بغداد را فتح کنند کار آنان تا به آنجا پیش رفت که بر خلیفه تسلط کامل یافته، او را آلت دست خود ساختندسنت حمایت پیوسته ی دیلمیان از سادات تا حد زیادی تحت تاثیر این سابقه بوده است
پیشنهاد کاربران
Beuye dynasty
از جمله نوادگان رُکن الدوله دیلمی فرزند بویه ، طایفه رُکرُک در شهر خرم آباد استان لرستان می باشد
در جواب تارش ( تاریش بر وزن باریش تورکی است ) . . دیلم. دیلمیان. دیلمه. کلمات تورکی هستند. دیلمه بر وزن . دیشلمه. و دیلمیان ( بر وزن دلواری ( دیلواری ) . دلیجان ( دیلیجان ) . . آری تاریخ از یاد نبرده است. که فردوسی شاعرنامدار پارسی گو کاسه ی گدایی به دست گرفته بود. و نزد محمود غزنوی شده بود. . . ولی سلطان تورک یک ریال پول سیاه به شاعر گرانقدر پارسی نداده بود. و گفته بود. که تبریز شهر بدون گداست. برو کار می کن مگو چیست کار که سرمایه ی جاودانی است کار. . . شعری نن معری نن قارین دویماز. . .
در جواب اوزرا. تارسی، تارشی، سلسله پادشاهی کیش اول ، سومریان، کاسی تبار، دیلیمون، دیلمان، کاسیتی، بهشت سومریان. خواستگاه گیلان. واقع در جغرافیای گیلان.
اولین خط میخی، زبان گیلکی.
زبانهای ترکی، پارسی، و. . . درحد واندازه گیلکی کهن، وتمدن 77هزارساله گیلان نیست.
دنیای کاسی از مالاگا تا مالاگا، گالاسیا تاریودوژانیرو. و. . .
ارشی کی گال، ارشکی، اروشکی، اشکور، ارشی، رشی، رشت، رشی، تارشی، لیش، و. . .
همه واقع در جغرافیای گیلان.
اصالت وریشه زبانهای زنده دنیا ( روسی، فرانسه، ، . . . ) نهفته در گیلکی است.
و او زای، زای، زاک، ، اوزاک، اوزار، اوزرا. گیلکی.
فردوسی پارسی گو کاسه گدایی پیش سلطان ترک دراز کرد. راست یا دروغ کاری نداریم.
مرسی.
اولین خط میخی، زبان گیلکی.
زبانهای ترکی، پارسی، و. . . درحد واندازه گیلکی کهن، وتمدن 77هزارساله گیلان نیست.
دنیای کاسی از مالاگا تا مالاگا، گالاسیا تاریودوژانیرو. و. . .
ارشی کی گال، ارشکی، اروشکی، اشکور، ارشی، رشی، رشت، رشی، تارشی، لیش، و. . .
همه واقع در جغرافیای گیلان.
اصالت وریشه زبانهای زنده دنیا ( روسی، فرانسه، ، . . . ) نهفته در گیلکی است.
و او زای، زای، زاک، ، اوزاک، اوزار، اوزرا. گیلکی.
فردوسی پارسی گو کاسه گدایی پیش سلطان ترک دراز کرد. راست یا دروغ کاری نداریم.
مرسی.
دیلم که اصلا ربطی به ترکی نداره
آل بویه نام یک حکومت دیلمی است، در پاسخ به اورزا دیلمی هیچ ربطی به ترکی نداره
اسلم بن ترک قزوینی. تنها ایرانی که تو واقعه عاشورا بود و ترک دیلمی بود
آل بویه، تمدن ال بویه دیلمی. خواستگاه، دیلمان گیلان. پس از تسلط بر ایران، پایتخت خودرا را به شیراز منتقل. وپس از فتح بغدادوخاتمه حکومت بنی عباسی در ایران، پایتخت خودرا را به
بغدادمنتقل کردند. مقتدر ترین شاه دیلمی، عضدد وله دیلمی بود. او اولین سکه بنام حضرت علی ( ع ) ضرب نمود. وبنا بر وصیتش او را در نجف در حرم امام علی ( ع ) دفن کردند. دیلمیان شیعه بوده وخدمات زیادی به ایران وسایر نقاط اسلامی کردند، فاطمه همسر عضد وله دیلمی بنای دروازه قران شیراز راساخت. و. . . مسجد جامعه دیلمیان قزوین. . . واولین بیمارستان به دستور عضد دوله در بغداد ساخته شد. ونیز شیخ مفید از علمای شیعه موردحمایت عضد دوله بوده و مکتب خانه خودرا در بغداد بنا نهاد وشاگردان زیادی تربیت نمود. امام علی ( ع ) در مورد دیلمیان این چنین می فرمایند. �اینان پسران ابوشجاع دیلمی که مدت حکومت شان 150 سال واندی بیش است. از محبان ما بوده و ما را بسیار تکریم می نمایند. � واز خون خواهان ما می باشند. پاسخ دندان شکن شیرین همسرشمس الدوله دیلمی زمانی که پسرش 8 ساله بود، وهمسرش فوت کرده بودبه سلطان مسعودغزنوی که پیام داده بود یا باید به وی خراج دهد وگرنه شمشیربین آنان حکم می کند. �هرگر به تو خراج نخواهم داد. اگر تو مرا شکست دهی افتخاری کسب نخواهی کرد، تاریخ می نویسد، سلطان مسعود زنی را شکست داد. واگر از من شکست بخوری می نویسند
سلطان مسعود مغلوب زنی شد. �. آری در زمانی که مردان ومدعیان ایرانی در برابر زور گویی های غزنویان ترک میدان کردند. این شیر زن دیلمی بود که مدت 21 سال مقتدرانه بر ایران حکومت کرد. وکشور راازشر سلطان مسعود در امان نگه داشت. ال بویه :تمدن اسلامی دیلمیان، کاسی تبار، دیلمان گیلان.
بغدادمنتقل کردند. مقتدر ترین شاه دیلمی، عضدد وله دیلمی بود. او اولین سکه بنام حضرت علی ( ع ) ضرب نمود. وبنا بر وصیتش او را در نجف در حرم امام علی ( ع ) دفن کردند. دیلمیان شیعه بوده وخدمات زیادی به ایران وسایر نقاط اسلامی کردند، فاطمه همسر عضد وله دیلمی بنای دروازه قران شیراز راساخت. و. . . مسجد جامعه دیلمیان قزوین. . . واولین بیمارستان به دستور عضد دوله در بغداد ساخته شد. ونیز شیخ مفید از علمای شیعه موردحمایت عضد دوله بوده و مکتب خانه خودرا در بغداد بنا نهاد وشاگردان زیادی تربیت نمود. امام علی ( ع ) در مورد دیلمیان این چنین می فرمایند. �اینان پسران ابوشجاع دیلمی که مدت حکومت شان 150 سال واندی بیش است. از محبان ما بوده و ما را بسیار تکریم می نمایند. � واز خون خواهان ما می باشند. پاسخ دندان شکن شیرین همسرشمس الدوله دیلمی زمانی که پسرش 8 ساله بود، وهمسرش فوت کرده بودبه سلطان مسعودغزنوی که پیام داده بود یا باید به وی خراج دهد وگرنه شمشیربین آنان حکم می کند. �هرگر به تو خراج نخواهم داد. اگر تو مرا شکست دهی افتخاری کسب نخواهی کرد، تاریخ می نویسد، سلطان مسعود زنی را شکست داد. واگر از من شکست بخوری می نویسند
سلطان مسعود مغلوب زنی شد. �. آری در زمانی که مردان ومدعیان ایرانی در برابر زور گویی های غزنویان ترک میدان کردند. این شیر زن دیلمی بود که مدت 21 سال مقتدرانه بر ایران حکومت کرد. وکشور راازشر سلطان مسعود در امان نگه داشت. ال بویه :تمدن اسلامی دیلمیان، کاسی تبار، دیلمان گیلان.
چون شاهنامه مطابق ذوق درباریان و اطرافیان سلطان نبود و مورد پسند محمود هم قرار نگرفت؛ او که قبلاً وعده داده بود به ازای هر بیت یک دینار طلا بدهد، به جای آن بیست هزار درم نقره به فردوسی داد. شاعر نامدار به شدت از این موضوع ناراحت شد و تمام مبلغ را به یک حمامی و یک فقاع فروش بخشید. حتی به خاطر شیعه بودن او را بددین خواندند
ایا شاه محمود کشورگشایز کس گر نترسی، بترس از خدای…که بد دین و بد کیش خوانی مرامنم شیر نر، میش خوانی مرا…یکی بندگی کردم ای شهریارکه ماند ز تو در جهان یادگارچو بر باد دادند گنج مرانبُد حاصلی سی و پنج مراشنیدم که شَه، مطبخی زاده استبه جای طلا نقره ام داده استاگر شاه را، شاه بودی پدربه سر برنهادی مرا تاج زرو گر مادر شاه بانو بدیمرا سیم و زر تا به زانو بدی پرستار زاده نیاید به کار
فردوسی کسی نبود که جلوی یک ترک کلفت زاده دست دراز کنه بلکه محمود غزنوی قول پاداش رو از قبل به فردوسی داده بود.
بعد من نمیدونم رو چه حسابی دیلمیان و آل بویه رو که به گفته خودشون از نوادگان بهرام گور بودن رو ترک میخونید؟؟؟؟؟
بابا یعنی حرف خودشون روهم نقض میکنین؟
شما دیگه کی هستین.
ایا شاه محمود کشورگشایز کس گر نترسی، بترس از خدای…که بد دین و بد کیش خوانی مرامنم شیر نر، میش خوانی مرا…یکی بندگی کردم ای شهریارکه ماند ز تو در جهان یادگارچو بر باد دادند گنج مرانبُد حاصلی سی و پنج مراشنیدم که شَه، مطبخی زاده استبه جای طلا نقره ام داده استاگر شاه را، شاه بودی پدربه سر برنهادی مرا تاج زرو گر مادر شاه بانو بدیمرا سیم و زر تا به زانو بدی پرستار زاده نیاید به کار
فردوسی کسی نبود که جلوی یک ترک کلفت زاده دست دراز کنه بلکه محمود غزنوی قول پاداش رو از قبل به فردوسی داده بود.
بعد من نمیدونم رو چه حسابی دیلمیان و آل بویه رو که به گفته خودشون از نوادگان بهرام گور بودن رو ترک میخونید؟؟؟؟؟
بابا یعنی حرف خودشون روهم نقض میکنین؟
شما دیگه کی هستین.
کلمات دیگر: