مترادف توان فرسا : تحمل گداز، توان سوز، خسته کننده، سخت، شاق، طاقت سوز، طاقت فرسا، کمرشکن، ناتوان ساز، ناتوان کننده
توان فرسا
مترادف توان فرسا : تحمل گداز، توان سوز، خسته کننده، سخت، شاق، طاقت سوز، طاقت فرسا، کمرشکن، ناتوان ساز، ناتوان کننده
فارسی به انگلیسی
grueling, gruelling, insupportable, intolerable, overwhelming, punitive
مترادف و متضاد
تحملگداز، توانسوز، خستهکننده، سخت، شاق، طاقتسوز، طاقتفرسا، کمرشکن، ناتوانساز، ناتوانکننده
فرهنگ فارسی
ناتوان کننده ٠ از بین برنده نیرو
لغت نامه دهخدا
توان فرسا. [ ت ُ / ت َ ف َ ] ( نف مرکب )ناتوان کننده. ازبین برنده نیرو. پایمال کننده قدرت.ضعیف کننده. رجوع به توان و دیگر ترکیبهای آن شود.
پیشنهاد کاربران
تنها شدن
کلمات دیگر: