کلمه جو
صفحه اصلی

بی اعتنایی


مترادف بی اعتنایی : بی تفاوتی، خونسردی، سردی، بی توجهی، بی مبالاتی، لاقیدی

برابر پارسی : رویگردانی

فارسی به انگلیسی

cold shoulder, coolness, cut, detachment, frostiness, indifference, nonchalance, short shrift, shrug, snub, heediessness, defiance, disrespect

heediessness, defiance, disrespect


cold shoulder, coolness, cut, detachment, frostiness, indifference, nonchalance, short shrift, shrug, snub


فارسی به عربی

ازدراء , اهانة

مترادف و متضاد

slight (اسم)
تراز، تحقیر، بی اعتنایی، شخص بی اهمیت

defiance (اسم)
اعتراض، مخالفت، مبارزه طلبی، دعوت به جنگ، بی اعتنایی

insouciance (اسم)
بی پروایی، بی اعتنایی، سهل انگاری، بی قیدی

incaution (اسم)
بی پروایی، بی اعتنایی، بی ملاحظگی، بی احتیاطی

scorn (اسم)
تحقیر، مذمت، بی اعتنایی، حقارت، تمسخر، عار، خردانگاری

inattention (اسم)
عدم توجه، بی اعتنایی، بی توجهی، بی اعتنا بودن

incuriosity (اسم)
بی اعتنایی، بی توجهی، بی تفاوتی، عدم کنجکاوی

بی‌تفاوتی، خونسردی، سردی


بی‌توجهی، بی‌مبالاتی، لاقیدی


فرهنگ فارسی ساره

رویگردان


پیشنهاد کاربران

سرگرانی

بی توجهی

بی محلی

brush - off

به حرف نکردن

به معنی سرد رفتار کردن
او به ان پسر بی اعتنایی کرد
ینی به اون پسر بی محلی کرد
به زبان ساده ادم حسابش نکرد. . .

به معنی اینکه توجه نکردن به کسی مثلا به کسی که دوسش نداری
بی اعتنایی یه انتقام خیلی شیکه
برای بیوگرافی👆👆👆


کلمات دیگر: