مترادف تکاهل : اهمال، پشت گوش اندازی، تعلل، تنبلی، سستی، غفلت، مسامحه
تکاهل
مترادف تکاهل : اهمال، پشت گوش اندازی، تعلل، تنبلی، سستی، غفلت، مسامحه
فارسی به انگلیسی
indolence
مترادف و متضاد
اهمال، پشتگوشاندازی، تعلل، تنبلی، سستی، غفلت، مسامحه
لغت نامه دهخدا
تکاهل. [ ت َ هَُ ] ( مص ) مصدر تفاعل مصنوع از کاهلی فارسی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). خود را کاهل نمودن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).
کلمات دیگر: