کلمه جو
صفحه اصلی

تومن


مترادف تومن : تومان، ده ریال، ده قران

مترادف و متضاد

تومان، ده ریال، ده قران


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - ده هزار ( ۲ . ) ۱٠ ٠٠٠ - ده هزار دینار . ۳ - سکه ای معادل ۱٠ قران یا۱٠ (( یک هزار ) ) بود( قاجاریان ) . ۴ - امروزه معادل ۱٠ ریال است . یا امیر تومان .فرمانده ۱٠ ٠٠٠ سرباز .
افزون شدن فرزندان افزون شدن اولاد و افزونی یافتن نفقه عیال

لغت نامه دهخدا

تومن . [ ت َ وَم ْ م ُ ] (ع مص ) افزون شدن فرزندان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). افزون شدن اولاد و افزونی یافتن نفقه ٔ عیال . (از اقرب الموارد).


تومن . [ م َ] (اِ) قصبه ای را گویند که صد پاره ده در تحت آن باشد و جمع آن تومنات است و بعضی گویند ترکی است . (برهان ). مخفف تومان . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). در برهان گوید: جمع تومنات است اگر صحیح گفته باشد ترکی است نه پارسی . (انجمن آرا) (آنندراج ). قصبه ای که دارای صد پارچه ده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به تومان شود.


تومن. [ م َ] ( اِ ) قصبه ای را گویند که صد پاره ده در تحت آن باشد و جمع آن تومنات است و بعضی گویند ترکی است. ( برهان ). مخفف تومان. ( حاشیه برهان چ معین ). در برهان گوید: جمع تومنات است اگر صحیح گفته باشد ترکی است نه پارسی. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). قصبه ای که دارای صد پارچه ده باشد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تومان شود.

تومن. [ ت َ وَم ْ م ُ ] ( ع مص ) افزون شدن فرزندان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). افزون شدن اولاد و افزونی یافتن نفقه عیال. ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه عمومی

تو من (به انگلیسی: Tu Men) یک هنرپیشه اهل چین است.
از فیلم ها یا مجموعه های تلویزیونی که وی در آن ها نقش داشته است می توان به چنگیزخان (۱۹۹۸)، چنگیزخان (۲۰۱۷)، افسانه شجاعان اشاره نمود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تُؤْمِنَ: که ایمان بیاورد
معنی لَمْ تُؤْمِن: ایمان نیاورده
ریشه کلمه:
امن (۸۷۹ بار)

گویش مازنی

/toomen/ تومان – واحد پول

تومان – واحد پول



کلمات دیگر: