کلمه جو
صفحه اصلی

سینک


برابر پارسی : همسان سازی، بهنگام رسانی

فرهنگ فارسی

دهی است جزئ دهستان حومه شهرستان ساوه .

فرهنگ معین

[ انگ . ] (اِ. ) لگن ظرف شویی ، ظرف - شویی . (فره ).

لغت نامه دهخدا

سینک. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان افشاریه بخش آوج شهرستان قزوین. دارای 349 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات ، انگور، بادام و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

سینک. [ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه شهرستان ساوه. دارای 157 تن سکنه. آب آن از رودخانه خرقان. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. و محل قشلاق چند خانواری از ایل شاهسون بغدادی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

سینک . [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ شهرستان ساوه . دارای 157 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ خرقان . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و گله داری است . و محل قشلاق چند خانواری از ایل شاهسون بغدادی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).


سینک . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان افشاریه ٔ بخش آوج شهرستان قزوین . دارای 349 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، انگور، بادام و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).


دانشنامه عمومی

سینک ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سینک (لواسان)
سینک (تاکستان)
سینک (ساوه)
سینک ظرفشویی، لگنی کارگذاشته شده در آشپزخانه ها که در آن ظرف می شویند

کسی که دارای اخلاقی خاص باشد-بد اخلاق-کسی که دارای اخلاق ثابتی نیست


پیشنهاد کاربران

سینک ( Sink ) [اصطلاح پاراگلایدر] : کاهش ناگهانی ارتفاع - ریزش هوا که باعث حرکت سریعتر از حالت نرمال به سمت پایین میشود.


کلمات دیگر: