مترادف اقل : اندک، کم، کمتر، کمینه، ناچیز
متضاد اقل : اکثر
برابر پارسی : کمتر، اندک، کم تر
اقل
مترادف اقل : اندک، کم، کمتر، کمینه، ناچیز
متضاد اقل : اکثر
برابر پارسی : کمتر، اندک، کم تر
فارسی به انگلیسی
less or least
فارسی به عربی
اقل
عربی به فارسی
کمترين , کوچکترين , خردترين , اقل , کهتر , اصغر , کوچکتر , کمتر , پست تر , صغير
مترادف و متضاد
کمترین، اقل، کوچکترین، خردترین
اندک، کم، کمتر، کمینه، ناچیز ≠ اکثر
فرهنگ فارسی
کمتر، اندکتر، کمترین
( صفت ) کمتر کمینه . یا اقل درجه . کمترین پایه . یا اقل قلیل . کم از کم حداقل . یا اقل مراتب . اقل درجه . یا اقل و اکثر . کم و بیش کمتر و بیشتر .
( صفت ) کمتر کمینه . یا اقل درجه . کمترین پایه . یا اقل قلیل . کم از کم حداقل . یا اقل مراتب . اقل درجه . یا اقل و اکثر . کم و بیش کمتر و بیشتر .
فرهنگ معین
(اَ قَ لّ ) [ ع . ] (ص تف . ) کمتر، اندک تر.
لغت نامه دهخدا
اقل. [ اَ ق َل ل ] ( ع ن تف ) کمتر و اندک تر. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج )( غیاث اللغات ). بسیار کم. کوچکتر. ( ناظم الاطباء ).
- اقل الحاج ؛ کمترین حاجی.
- اقل العباد ؛ کمترین بندگان. ( ناظم الاطباء ). ( برای فروتنی بکار رود ).
- رجل اقل ؛ مرد درویش که از او اندکی از غنا باشد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
- عبد اقل ؛ غلام کم قیمت تر.( آنندراج ) ( غیاث اللغات ).
- اقل الحاج ؛ کمترین حاجی.
- اقل العباد ؛ کمترین بندگان. ( ناظم الاطباء ). ( برای فروتنی بکار رود ).
- رجل اقل ؛ مرد درویش که از او اندکی از غنا باشد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
- عبد اقل ؛ غلام کم قیمت تر.( آنندراج ) ( غیاث اللغات ).
فرهنگ عمید
۱. کمتر، اندک تر.
۲. کمترین.
۲. کمترین.
دانشنامه عمومی
اقل (به انگلیسی: Aghal) یک منطقهٔ مسکونی در پاکستان است که در مناطق قبیله ای فدرال واقع شده است.
فهرست شهرهای پاکستان
اقل ۲٬۰۸۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای پاکستان
اقل ۲٬۰۸۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
wiki: اقل
فرهنگ فارسی ساره
ک متر
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَقَلَّ: کمتر
معنی أَلَم أَقُل: آیا (مگر)نگفتم
معنی لَمْ أَقُلْ: نگفتم
ریشه کلمه:
قول (۱۷۲۲ بار)
معنی أَلَم أَقُل: آیا (مگر)نگفتم
معنی لَمْ أَقُلْ: نگفتم
ریشه کلمه:
قول (۱۷۲۲ بار)
wikialkb: أَقُل
کلمات دیگر: