دهی در شهرستان بندرعباس
مستو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مستو. [ م ُ ت َ وِن ْ ] (ع ص ) مستوی . رجوع به مستوی شود.
مستو. [ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس . واقع در 120هزارگزی جنوب میناب و سر راه مالرو جاسک به میناب . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
مستو. [ م َ ] (ص ، اِ) جانور خزنده . (برهان ) (آنندراج ). || مردم مقر و معترف . (برهان ). تصحیف خستو باشد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
مستو. [ م َ ] ( ص ، اِ ) جانور خزنده. ( برهان ) ( آنندراج ). || مردم مقر و معترف. ( برهان ). تصحیف خستو باشد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
مستو. [ م َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس. واقع در 120هزارگزی جنوب میناب و سر راه مالرو جاسک به میناب. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
مستو. [ م ُ ت َ وِن ْ ] ( ع ص ) مستوی. رجوع به مستوی شود.
مستو. [ م َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس. واقع در 120هزارگزی جنوب میناب و سر راه مالرو جاسک به میناب. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
مستو. [ م ُ ت َ وِن ْ ] ( ع ص ) مستوی. رجوع به مستوی شود.
دانشنامه عمومی
مستو، روستایی از توابع بخش بیابان شهرستان سیریک در استان هرمزگان ایران است.روستای#مستو حدوداً دارای ۷۲نفر جمعیت و همجوار با روستاهایمغ کنار، گز و گارندهو می باشد.
این روستا در دهستان بیابان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۲ نفر (۱۱خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان بیابان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۲ نفر (۱۱خانوار) بوده است.
wiki: مستو
دانشنامه آزاد فارسی
مِسْتو (mesto)
(در ایتالیایی به معنای ماتم زده، اندوهناک) اصطلاحی که در نت نویسی موسیقی به کار می رود. این اصطلاح معرف جمله ای موسیقایی است با روحیه ای اندوهگین و پرملال.
(در ایتالیایی به معنای ماتم زده، اندوهناک) اصطلاحی که در نت نویسی موسیقی به کار می رود. این اصطلاح معرف جمله ای موسیقایی است با روحیه ای اندوهگین و پرملال.
wikijoo: مستو
کلمات دیگر: