شیر
ابوالحارث
فرهنگ فارسی
شیر
لغت نامه دهخدا
ابوالحارث .[ اَ بُل ْ رِ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ الحرانی کاتب . به عربی شعر می گفت و دارای دیوان است . (ابن الندیم ).
ابوالحارث . [ اَ بُل ْ رِ ] (اِخ ) کنیت سریج بن یونس مروزی . رجوع به سریج ... شود.
ابوالحارث . [ اَ بُل ْ رِ ] (اِخ ) کنیت غیلان بن عقبةبن مسعود، معروف به ذوالرمة شاعر. رجوع به ذوالرمه ... شود.
ابوالحارث . [ اَ بُل ْ رِ ] (اِخ ) کنیت معزالدین سنجربن ملکشاه . رجوع به سنجر... شود.
ابوالحارث . [ اَ بُل ْ رِ ] (اِخ ) کنیت ملک المنصور شیرکوه بن شاذی بن مروان ، عم ّ سلطان صلاح الدین ایوبی . رجوع به شیرکوه ... شود.
ابوالحارث . [ اَ بُل ْ رِ ] (اِخ ) کنیت منصوربن نوح بن منصوربن عبدالملک سامانی . رجوع به منصور... شود.
ابوالحارث . [ اَ بُل ْ رِ ] (اِخ ) لیث بن خالد. یکی از روات قرائت کسائی . (ابن الندیم ).
ابوالحارث . [ اَ بُل ْ رِ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن فریغون از سلسله ٔ فریغونیان بگوزگانان . صاحب حدودالعالم کتاب خودمؤلَّف به سال 372 هَ . ق . را به نام او کرده است .
ابوالحارث . [ اَ بُل ْ رِ ] (ع اِ مرکب ) شیر. اسد. (السامی فی الاسامی ). ابوالاشبال . ابوفراس . (مهذب الاسماء). ابوالحرث . غضنفر. لیث . قسوره . حیدر. دلحاث . هزبر. ضیغم . حارث . هرثم . هرثمه .
ابوالحارث. [ اَ بُل ْ رِ ] ( اِخ ) کنیت سریج بن یونس مروزی. رجوع به سریج... شود.
ابوالحارث. [ اَ بُل ْ رِ ] ( اِخ ) کنیت غیلان بن عقبةبن مسعود، معروف به ذوالرمة شاعر. رجوع به ذوالرمه... شود.
ابوالحارث. [ اَ بُل ْ رِ ] ( اِخ ) لیث بن خالد. یکی از روات قرائت کسائی. ( ابن الندیم ).
ابوالحارث. [ اَ بُل ْ رِ ] ( اِخ ) محمدبن احمدبن فریغون از سلسله فریغونیان بگوزگانان. صاحب حدودالعالم کتاب خودمؤلَّف به سال 372 هَ. ق. را به نام او کرده است.
ابوالحارث.[ اَ بُل ْ رِ ] ( اِخ ) محمدبن عبداﷲ الحرانی کاتب. به عربی شعر می گفت و دارای دیوان است. ( ابن الندیم ).
ابوالحارث. [ اَ بُل ْ رِ ] ( اِخ ) کنیت معزالدین سنجربن ملکشاه. رجوع به سنجر... شود.
ابوالحارث. [ اَ بُل ْ رِ ] ( اِخ ) کنیت ملک المنصور شیرکوه بن شاذی بن مروان ، عم سلطان صلاح الدین ایوبی. رجوع به شیرکوه... شود.
ابوالحارث. [ اَ بُل ْ رِ ] ( اِخ ) کنیت منصوربن نوح بن منصوربن عبدالملک سامانی. رجوع به منصور... شود.
دانشنامه اسلامی
...
اَبوالْحارِثْ،، لیث بن خالد بغدادی (د۲۴۰ق/۸۵۴م)، یکی از دو راوی قرائت کسائی از قراء سبع می باشد.
هویت ابواحارث
برخی از اهل قرائت چون احمد بن حسن بطّی ، احمد بن نصر شذائی و اهوازی وی را با محدث معاصرش ابوبکر لیث بن خالد مروزی که از شاگردان مالک بوده، خلط کرده اند. از جزئیات زندگی او اطلاعی در دست نیست، حتی تاریخ وفات او را تنها در منابع متأخر چون آثار ذهبی ، و ابن جزری می توان یافت.
اساتید قرائت
استاد اصلی او کسائی است و ابوالحارث قرائت را به طریق عرض از او فراگرفت، اما از برخی استادان دیگر چون یحیی بن مبارک یزیدی از قراء چهاردهگانه و حمزة بن قاسم احول نیز بهره برد.
رواج روایت ابوالحارث
...