برتری دارنده در وزن . سنگین در وزن نسبت به چزی دیگری .
چربنده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چربنده. [ چ َ ب َ دَ / دِ ] ( نف ) برتری دارنده در وزن. سنگین در وزن نسبت به چیز دیگری :
بیک جو که چربنده شد سنگ خام
بدان خشکیش چرب کردند نام.
بیک جو که چربنده شد سنگ خام
بدان خشکیش چرب کردند نام.
نظامی.
فرهنگ عمید
۱. برتری دارنده.
۲. دارای فزونی و برتری: به یک جو که چربنده شد سنگ خام / بدان خشکی اش چرب کردند نام (نظامی۶: ۱۰۹۷ ).
۲. دارای فزونی و برتری: به یک جو که چربنده شد سنگ خام / بدان خشکی اش چرب کردند نام (نظامی۶: ۱۰۹۷ ).
کلمات دیگر: