کلمه جو
صفحه اصلی

باشو

فرهنگ اسم ها

اسم: باشو (پسر) (فارسی)
معنی: در گویش خوزستان بچه ای که تقاضای ماندنش را از خداوند دارند

فرهنگ فارسی

( اسم ) چلپاسه
در اصطلاح کرمانی پدر جد را گویند

لغت نامه دهخدا

باشو. (اِ) چلپاسه . (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ). رشیدی گوید در جهانگیری بمعنی چلپاسه آورده و ظاهراً کرباشو است نه باشو. (فرهنگ رشیدی ). رجوع به کرپاسو و کرباشو شود.


باشو. (اِ) دراصطلاح محلی دهات کرمان پدرجد را گویند و «بابو» جد را و در لهجه ٔ عامه بصورت بابو و باشو گفته میشود.


باشو. ( اِ ) چلپاسه. ( برهان ) ( فرهنگ جهانگیری ). رشیدی گوید در جهانگیری بمعنی چلپاسه آورده و ظاهراً کرباشو است نه باشو. ( فرهنگ رشیدی ). رجوع به کرپاسو و کرباشو شود.

باشو. [ ش ْ ش ُ] ( اِخ ) بروایت ابن حوقل شهری بسیار حاصلخیز و مستحکم در جزیره شریک بدین نام بوده و از آنجا تا قیروان یک منزل راه است. ( معجم البلدان ) ( مراصد الاطلاع ).

باشو. ( اِ ) دراصطلاح محلی دهات کرمان پدرجد را گویند و «بابو» جد را و در لهجه عامه بصورت بابو و باشو گفته میشود.

باشو. [ ش ْ ش ُ] (اِخ ) بروایت ابن حوقل شهری بسیار حاصلخیز و مستحکم در جزیره ٔ شریک بدین نام بوده و از آنجا تا قیروان یک منزل راه است . (معجم البلدان ) (مراصد الاطلاع ).


فرهنگ عمید

چلپاسه#NAME?


= چلپاسه

دانشنامه عمومی

باشو ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
باشو، غریبه ی کوچک، فیلمی از بهرام بیضایی
باشو، قهرمان کودک همین فیلم
عدنان عفراویان، بازیگر نقش باشو در همین فیلم

پدر بزرگ؛ پدر پدر یا پدر مادر.


دانشنامه آزاد فارسی

باشو (۱۶۴۴ـ۱۶۹۴)(Basho)
(نام اصلی: ماتسوئو مونفوسا) شاعر ژاپنی. از استادان هایکو، قالب شعری هفده هجایی با مصراع های پنج، هفت، و پنج هجایی، که آن را با اشارات بسیار ظریف آمیخته است. اثرش به نام کوره راهی به اعماق شمال(۱۶۹۴) گزارشی است از سفر او به هونشوی شمالی و غربی، شامل هایکویی که با بندهای منثور آراسته شده است.

پیشنهاد کاربران

باشو به معنی پدر بزرگ است در روستای دشتاب از بخش مرکزی شهرستان بافت _ استان کرمان این کلمه به معنی پدربزرگ است

در گویش مردم شهرستان زرند نیز پدر بزرگ است.

در روستای گیس فارس به معنی پدربزرگ است

کوبنده در

در بخش ساردوئیه جیرفت. باشو به پدربزرگ می گویند و در روستاههای جیرفت به پدربزرگ بائی می گویند

در شهرستان همیشه سبز بم هم به پدربزرگ باشو میگویند

در استان کرمان این کلمه به پدر بزرگ اطلاق میشود

باشو نوعی عقاب می باشد که در کوه شورم بویراحمد زندگی میکنند

باشو در زبان کردی پرنده تیز بال وسریع


کلمات دیگر: