باغبان
باغ پیرا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
باغ پیرا. ( نف مرکب ) باغبان. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). آنکه باغ را پیراید :
چمن حسن تو هر روز بهی چون ندهد
باغ پیرای نگه بر در و دهقان نیاز.
که تا روشنک را چو روشن چراغ
بیارند با باغ پیرای باغ.
چمن حسن تو هر روز بهی چون ندهد
باغ پیرای نگه بر در و دهقان نیاز.
واله هروی ( ازآنندراج ).
|| در این بیت نظامی کنایه است از مادر عروس که پرورنده عروس باشد : که تا روشنک را چو روشن چراغ
بیارند با باغ پیرای باغ.
نظامی ( شرفنامه چ وحید ص 253 ).
فرهنگ عمید
بوستان پیرا، باغبان، آن که گل ها و درختان باغ را پیراید.
کلمات دیگر: