عائق
بازماندگی
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
عقب افتادگی، بازماندگی
عقب افتادگی، بازماندگی، عقب ماندگی
پا بند، اذیت، ازار، منع، بازماندگی، مانع، سبب تاخیر، پاگیری
فرهنگ فارسی
۱ - عقب ماندگی . ۲ - حبس شدن گرفتاری
لغت نامه دهخدا
بازماندگی. [ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) عقب ماندگی. ( ناظم الاطباء ). || گرفتاری : برف و باران و صاعقه پدید آمد، پیش اصفهبد فرستاد که ما رابازماندگی است و لشکر مرا علف نیست ، جواب داد که من حکم آسمانی بازنتوانم داشت ، اما بفرمایم تا تعرض نرسانند تا حشم تو ایمن به علوفه شوند. ( تاریخ طبرستان ). || حبس شدگی. گرفتاری. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
۱. عقب افتادگی.
۲. به جاماندگی.
۲. به جاماندگی.
کلمات دیگر: