( مصدر ) گذشتن از جایی و رفتن بگذشتن .
اجتیاز
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( اِ ) [ ع . ] (مص ل . ) گذر کردن .
لغت نامه دهخدا
اجتیاز. [ اِ ] ( ع مص ) گذشتن از جائی و رفتن. بگذشتن. ( تاج المصادر ) ( زوزنی ). بریدن مسافت را : راه اجتیاز او بر منازل غز بود و غزیان چند مرحله بر عقب او میرفتند. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
خالدین شد نعمت و منعم علیه
محیی موتی است فاجتازوا الیه.
خالدین شد نعمت و منعم علیه
محیی موتی است فاجتازوا الیه.
مولوی.
فرهنگ عمید
عبور کردن، گذشتن از جایی، گذشتن.
کلمات دیگر: