کلمه جو
صفحه اصلی

جانی1

فرهنگ عمید

۱. مربوط به جان: خسارت جانی.
۲. [مجاز] عزیز و گرامی، مانند جان: از جان طمع بریدن آسان بُوَد ولیکن / از دوستان جانی مشکل توان بریدن (حافظ: ۷۸۴ ).


کلمات دیگر: