کلمه جو
صفحه اصلی

جاییدن

لغت نامه دهخدا

جاییدن. [ دَ ] ( مص ) جاویدن. جویدن. جاییدن ، شکل دیگر است از جویدن بمعنی خرد و نرم کردن چیزی در دهان و این لغت هم اکنون در بعضی نقاط خراسان بمعنی مذکور متداول است. ( از حواشی و تعلیقات فیه مافیه چ فروزانفر ).

جائیدن. [ دَ ] ( مص ) با دندان خرد کردن چیزی را. لقمه را جویدن. مضغ.

فرهنگ عمید

=جویدن

جویدن#NAME?



کلمات دیگر: