<div class="boxBd">بارانیدن: سبب باریدن شدن، چیزی را مانند، باران فروریختن<br>( مصدر ) بارانیدن</div>

بارانیدن: سبب باریدن شدن، چیزی را مانند، باران فروریختن ( مصدر ) بارانیدن

فرهنگ فارسی

<div class="boxBd">۱. سبب باریدن شدن.<br>۲. چیزی را مانند باران فروریختن.</div>

۱. سبب باریدن شدن. ۲. چیزی را مانند باران فروریختن.

فرهنگ عمید

<div class="boxBd">باراندن. [ دَ ] ( مص ) بارانیدن : و گفت گرسنگی ابریست که جز آن باران حکمت نباراند. ( تذکرة الاولیاء عطار ).</div>

باراندن. [ دَ ] ( مص ) بارانیدن : و گفت گرسنگی ابریست که جز آن باران حکمت نباراند. ( تذکرة الاولیاء عطار ).