کلمه جو
صفحه اصلی

چاقاچاق

فرهنگ فارسی

طراق طراق . شراق شراق . چاق چاق . صدایی را که از شکستن چیزی برخیزد .

لغت نامه دهخدا

چاقاچاق. ( اِ صوت مرکب ) طراق طراق. شراق شراق. چاق چاق. صدایی که از شکستن چیزی برخیزد :
می شکست آن بند ز آن بانگ بلند
هر طرف میرفت چاقاچاق بند.
مولوی.
و رجوع به چاق چاق شود.

فرهنگ عمید

= چاکاچاک

چاکاچاک#NAME?



کلمات دیگر: