کلمه جو
صفحه اصلی

پایان پذیر

فارسی به انگلیسی

determinable, terminable, temporal


determinable, temporal

فرهنگ فارسی

( اسم ) خاتمه پذیر تمام شدنی .

لغت نامه دهخدا

پایان پذیر. [ پ َ ] ( نف مرکب ) خاتمه پذیر. تمام شدنی.

فرهنگ عمید

آنچه پایان داشته باشد و به پایان برسد، پایان پذیرنده، تمام شدنی.

جدول کلمات

تمام شدنی

پیشنهاد کاربران

متنا هی


کلمات دیگر: