کلمه جو
صفحه اصلی

بارپیچ

مترادف و متضاد

wrapper (اسم)
روپوش، لفاف، پوشه، بالا پوش، لفاف بسته بندی، چادر شب، بسته بندی کاغذ، بارپیچ، جلد کتاب

wrapping (اسم)
لفاف، بارپیچ، کاغذ بسته بندی

فرهنگ فارسی

( اسم ) آنچه که بار را بدان پیچند مانند نوار ریسمان و غیره .

لغت نامه دهخدا

بارپیچ. ( نف مرکب ) آنکه بارها پیچد. || ( اِ مرکب ) جامه ای که عدل را در آن پیچند. پارچه ضخیمی که بعدلها پیچند. آنچه بار در آن پیچند.

فرهنگ عمید

ریسمان یا تسمه ای که با آن بار را بر سقف اتومبیل می بندند.


کلمات دیگر: