subterranean, underground, subsurface
تحت الارضی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
نهانی، زیر زمینی، تحت الارضی
فرهنگ فارسی
منسوب به تحت الارض زیر زمینی معدنی آنچه زیر زمین باشد .
لغت نامه دهخدا
تحت الارضی. [ ت َ تَل ْ / تُل ْ اَ ] ( از ع ، ص نسبی ) منسوب به تحت الارض. زیرزمینی. معدنی. که زیر زمین باشد: آبهای تحت الارضی. دریاچه های تحت الارضی. ذخایر تحت الارضی.
فرهنگ عمید
۱. زیرزمینی، چیزهای زیرزمینی.
۲. آنچه از زیرزمین استخراج شود، معدنی.
۲. آنچه از زیرزمین استخراج شود، معدنی.
کلمات دیگر: