کلمه جو
صفحه اصلی

حطی

فرهنگ فارسی

( اسم ) سومین ترکیب تذکاری از حروف ابجد که شامل (( ح ) ) (( ط ) ) و (( ی ) ) است .
مرد فرومایه

لغت نامه دهخدا

حطی . [ ؟طی ی ] (اِخ ) لقب پادشاه حبشه که در قدیم به نجاشی ملقب بود. (ذیل اقرب الموارد از مقریزی ).


حطی. [ ح ُطْ طی ] ( اِخ ) نام سومین صورت از صور هشتگانه حروف جمل.
- حاء حطی ؛ حاء جیمی یعنی ح مقابل هاء هوز یعنی هاء دوچشم.

حطی. [ ؟طی ی ] ( اِخ ) لقب پادشاه حبشه که در قدیم به نجاشی ملقب بود. ( ذیل اقرب الموارد از مقریزی ).

حطی ٔ. [ ح َ ءْ ] ( ع ص ) مرد فرومایه. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ).

حطی ٔ. [ ح َ ءْ ] (ع ص ) مرد فرومایه . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ).


حطی . [ ح ُطْ طی ] (اِخ ) نام سومین صورت از صور هشتگانه ٔ حروف جمل .
- حاء حطی ؛ حاء جیمی یعنی ح مقابل هاء هوز یعنی هاء دوچشم .


فرهنگ عمید

= ابجد

ابجد#NAME?


دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:ابجد


کلمات دیگر: