( صفت ) کسی که چشم بچیزی دوخته باشد .
چشم نهاده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چشم نهاده. [ چ َ / چ ِ ن ِ / ن َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) کسی که چشم بر چیزی نهاده باشد : و برادرزاده ای داشت درویش بود اما توانا و چشم بر مال عم نهاده. ( قصص الانبیاء ص 118 ). رجوع به چشم نهادن شود.
فرهنگ عمید
۱. کسی که به چیزی نظر داشته باشد.
۲. آن که پیوسته به کسی یا چیزی نگاه کند.
۲. آن که پیوسته به کسی یا چیزی نگاه کند.
کلمات دیگر: