چرخ مانند ٠ چرخوار
چرخ وش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چرخ وش. [ چ َ وَ ] ( ص مرکب ) چرخ مانند. چرخ وار :
تیر چون در زه نشاندی بر کمان چرخ وش
گفتی او محور همی راند ز خط استوا.
تیر چون در زه نشاندی بر کمان چرخ وش
گفتی او محور همی راند ز خط استوا.
خاقانی.
رجوع به چرخ شود.فرهنگ عمید
چرخ وار، مانند چرخ، شبیه چرخ در حرکت و گردش.
کلمات دیگر: