چاره گر . علاج گر . کسیکه علاج دردی یا اصلاح امری کند .
چاره پرداز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چاره پرداز. [ رَ / رِ پ َ ] ( نف مرکب ) چاره گر. علاج گر. کسی که علاج دردی یا اصلاح امری کند :
جهان را در این آمدن راز بود
که شاه جهان چاره پرداز بود.
جهان را در این آمدن راز بود
که شاه جهان چاره پرداز بود.
نظامی.
فرهنگ عمید
کسی که از عهدۀ درمان دردی یا اصلاح امری برآید، چاره گر.
کلمات دیگر: