کلمه جو
صفحه اصلی

باشماغچی

لغت نامه دهخدا

باشماغچی. ( ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) کفشدار. ( یادداشت مؤلف ). باشماقچی. باشمقدار. و رجوع به باشماقچی شود.


کلمات دیگر: