نهبه. [ ن َ ب َ / ن ُ ب َ ] ( ع اِمص ) غارت. ( غیاث اللغات ). نهبة. رجوع به نهبة شود.
- نهبه کردن ؛ غارت کردن. تاراج کردن :
می رود با تو که یابد عقبه ای
که تواند کردت آنجا نهبه ای.
- نهبه کردن ؛ غارت کردن. تاراج کردن :
می رود با تو که یابد عقبه ای
که تواند کردت آنجا نهبه ای.
مولوی.
|| دریافت. ادراک. فهم. ( ناظم الاطباء ).