leonine
شیروش
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - شیر مانند همچون شیر . ۲ - شجاع متهور .
لغت نامه دهخدا
شیروش. [ شیرْ وَ ] ( ص مرکب ) شیرسان. شیرصفت. مانند شیر. شیروار. ( یادداشت مؤلف ). || شجاع. متهور. ( فرهنگ فارسی معین ) :
زآن گرانمایه گهر کو هست از روی قیاس
پردلی باشد ازین شیروشی پرجگری.
زآن گرانمایه گهر کو هست از روی قیاس
پردلی باشد ازین شیروشی پرجگری.
فرخی.
رجوع به مترادفات کلمه شود.فرهنگ عمید
۱. شیرمانند، مانند شیر.
۲. [مجاز] شجاع، دلیر.
۲. [مجاز] شجاع، دلیر.
کلمات دیگر: