( صفت ) آنکه مامور تربیت و حفاظت سگان است نگهبان سگ .
ده جزئ دهستان رودقات بخش مرکزی شهرستان مرند .
ده جزئ دهستان رودقات بخش مرکزی شهرستان مرند .
سگبان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سگبان . [ س َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) مستحفظ و نگاهبان سگ . (ناظم الاطباء). کَلاّب . (دهار) :
تو از نژاد و تخمه ٔ سگبان قیصری
من از نژاد سلمان یار پیمبرم .
دل کدامین سگ بود جایی که صدجان بلکه بیش
در رکاب کمترین شاگرد سگبان میرود.
دارم اخلاص و یقین کام پرستی نکنم
کان دو شیرند که سگبان شدنم نگذارند.
سلطان برنایی مگر بهر سواری شد بدر
تا کی پیاده براثر پویم که سگبان نیستم .
بسا تابه که ماند از تیرگی سرد
بسا سکبا که سگبان پخت و سگ خورد.
دین سره نقدی است بشیطان مده
یاره ٔ فغفور بسگبان مده .
تو از نژاد و تخمه ٔ سگبان قیصری
من از نژاد سلمان یار پیمبرم .
سوزنی .
دل کدامین سگ بود جایی که صدجان بلکه بیش
در رکاب کمترین شاگرد سگبان میرود.
انوری .
دارم اخلاص و یقین کام پرستی نکنم
کان دو شیرند که سگبان شدنم نگذارند.
خاقانی .
سلطان برنایی مگر بهر سواری شد بدر
تا کی پیاده براثر پویم که سگبان نیستم .
خاقانی .
بسا تابه که ماند از تیرگی سرد
بسا سکبا که سگبان پخت و سگ خورد.
نظامی .
دین سره نقدی است بشیطان مده
یاره ٔ فغفور بسگبان مده .
نظامی .
سگبان. [ س َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) مستحفظ و نگاهبان سگ. ( ناظم الاطباء ). کَلاّب. ( دهار ) :
تو از نژاد و تخمه سگبان قیصری
من از نژاد سلمان یار پیمبرم.
در رکاب کمترین شاگرد سگبان میرود.
کان دو شیرند که سگبان شدنم نگذارند.
تا کی پیاده براثر پویم که سگبان نیستم.
بسا سکبا که سگبان پخت و سگ خورد.
یاره فغفور بسگبان مده.
سگبان. [ س َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان رودقات بخش مرکزی شهرستان مرند، دارای 611 تن سکنه و آب آن از چشمه و قنات است. محصول آن غلات ، زردآلو، بادام و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ). ایستگاهی است میان صوفیان و یام خط تبریز جلفا واقع در 46هزارگزی تبریز از اینجا میگذرد.
تو از نژاد و تخمه سگبان قیصری
من از نژاد سلمان یار پیمبرم.
سوزنی.
دل کدامین سگ بود جایی که صدجان بلکه بیش در رکاب کمترین شاگرد سگبان میرود.
انوری.
دارم اخلاص و یقین کام پرستی نکنم کان دو شیرند که سگبان شدنم نگذارند.
خاقانی.
سلطان برنایی مگر بهر سواری شد بدرتا کی پیاده براثر پویم که سگبان نیستم.
خاقانی.
بسا تابه که ماند از تیرگی سردبسا سکبا که سگبان پخت و سگ خورد.
نظامی.
دین سره نقدی است بشیطان مده یاره فغفور بسگبان مده.
نظامی.
سگبان. [ س َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان رودقات بخش مرکزی شهرستان مرند، دارای 611 تن سکنه و آب آن از چشمه و قنات است. محصول آن غلات ، زردآلو، بادام و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ). ایستگاهی است میان صوفیان و یام خط تبریز جلفا واقع در 46هزارگزی تبریز از اینجا میگذرد.
سگبان . [ س َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان رودقات بخش مرکزی شهرستان مرند، دارای 611 تن سکنه و آب آن از چشمه و قنات است . محصول آن غلات ، زردآلو، بادام و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). ایستگاهی است میان صوفیان و یام خط تبریز جلفا واقع در 46هزارگزی تبریز از اینجا میگذرد.
فرهنگ عمید
کسی که سگ ها را نگهداری و تربیت می کند، نگهبان سگ.
دانشنامه عمومی
سیوان یا سگبان ، روستایی از توابع ما بین صوفیان ومرنددربخش مرکزی شهرستان مرند در استان آذربایجان شرقی ایران است.بیشتر مردمان روستا مهاجرت و عده زیادی به شغل کیک پزی و پیراشکی پزی که شاخصترین آن محصولات غذایی بیگی در تبریز و قدیمی ترین آن تولیدی کیک پزی قابل مربوط به برادران سهرابی زاده در تهران و اقلیت در شغل تولید و فروش آبمیوه و بستنی که شاخصترین آن ویتامینه،آبمیوه و بستنی لئون ترافیک در خیابان رجایی شهرک ولیعصر تهران واطراف روی آورده اند.وهمچنین بیشتر نام خانوادگی ها درانتها بانی ختم می شود، به این دلیل که پدران اهالی روستای سیوان باعثوبان تغییرنام آن از سگبان به سیوان بودند.این روستا هم از نظر آب و هوایی و هم از نظر موقعیت جغرافیایی با توجه به قرار گرفتن در جاده قدیم ابریشم در جایگاه مهمی از استان آذربایجان شرقی قرار دارد، به همین دلیل در گذشته یکی از بزرگترین بازارهای قدیمی ایران در این روستا قرارداشت که به دلیل زمین لرزه ای عظیم روستای قدیمی که شامل بازار قدیم ارامنه هم بود زیر زمین مدفون گردید، و اهالی بازمانده آن به موقعیت فعلی روستای کنونی که در فاصله هزار متری شمال غربی آن واقع شده است که از موقعیت استراتژی بهتر هم برخوردار است مهاجرت نمودند و روستا را از نو ساختند، چه بسا یکی از دلایل ختم شدن انتهای نام خانوادگی اهالی روستا به کلمه بانی همین موضوع باشد.روستای سیوان در یکی از مناطق خوش آب و هوای آذربایجان شرقی قرار دارد و یکی از مناطق توریستی ویژه بشمار می آید که از نقاط مختلف کشور جهت بازدید از طبیعت،کوهستان وباغات سرسبز آن به این نقطه سفر می کنند.
این روستا در دهستان میشاب شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۳۱ نفر (۱۰۴خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان میشاب شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۳۱ نفر (۱۰۴خانوار) بوده است.
wiki: سگبان
کلمات دیگر: