شکند
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) کرم خاکی .
لغت نامه دهخدا
شکند. [ ش ِ / ش َ ک َ ] ( اِ ) کرمی سرخ و خزنده در میان گل که خراطین نیز گویند. ( ناظم الاطباء ) ( از انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( از برهان ) :
در کوی این رباط زعقبی نشان مجوی
هرگز بود مزاج سقنقور در شکند.
در کوی این رباط زعقبی نشان مجوی
هرگز بود مزاج سقنقور در شکند.
خواجه عمید لوبکی ( از جهانگیری ).
فرهنگ عمید
کرم دراز و سرخ رنگی که در زمین های نمناک پیدا می شود، خراطین.
کلمات دیگر: