کلمه جو
صفحه اصلی

پیش چشم داشتن

فرهنگ فارسی

برابر دیده قرار دادن نصب العین کردن

لغت نامه دهخدا

پیش چشم داشتن. [ ش ِ چ َ / چ ِ ت َ ] ( مص مرکب ) برابر دیده قرار دادن. نصب العین کردن.
- پیش چشم نداشتن ؛واقف نبودن : بخدمت پادشاه نبوده است و عادت و اخلاق ایشان پیش چشم نمیدارد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 396 ).


کلمات دیگر: