مهیا کردن و سرانجام دادن .
بر قالب زدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بر قالب زدن. [ ب َ ل َ / ل ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) مهیا کردن و سرانجام دادن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) :
فرودآمد قضا از عالم پاک
که بر قالب زند خود را کف خاک.
تا چه بر قالب زندبهر تو قالب کاریت.
فرودآمد قضا از عالم پاک
که بر قالب زند خود را کف خاک.
زلالی ( آنندراج ).
خنده ها دارد ز روزن خانه معماریت تا چه بر قالب زندبهر تو قالب کاریت.
تأثیر ( آنندراج ).
کلمات دیگر: