کلمه جو
صفحه اصلی

احواض

فرهنگ فارسی

مکانهائی بنو عبد شمس بن سعد بطنی از تمیم را

لغت نامه دهخدا

احواض. [ اَح ْ ] ( ع اِ ) ج ِ حَوض. جاهائی که برای آب در زمین سازند.

احواض. [ اَح ْ ] ( اِخ ) مکانهائی بنوعبدشمس بن سعد ( بطنی از تمیم ) را. ( مراصد ).

احواض . [ اَح ْ ] (اِخ ) مکانهائی بنوعبدشمس بن سعد (بطنی از تمیم ) را. (مراصد).


احواض . [ اَح ْ ] (ع اِ) ج ِ حَوض . جاهائی که برای آب در زمین سازند.



کلمات دیگر: