کلمه جو
صفحه اصلی

بذوح

لغت نامه دهخدا

بذوح. [ ب ُ ] ( ع اِ ) ج ِ بَذْح. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به بذح شود.


کلمات دیگر: