کنایه از شهرت یافتن اعم از آنکه بخوبی باشد یا بزشتی .
بر زبان افتادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بر زبان افتادن. [ب َ زَ اُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از شهرت یافتن اعم از آنکه بخوبی باشد یا بزشتی. ( آنندراج ) :
ز بس از خلق روپوشی نشانی هست در حسنت
فتاده بر زبانها تا قیامت نام دیدارت.
ز بس از خلق روپوشی نشانی هست در حسنت
فتاده بر زبانها تا قیامت نام دیدارت.
علی خراسانی ( آنندراج ).
کلمات دیگر: