قوی دل . صاحب دل بزرگ
کنارنگ دل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کنارنگ دل. [ ک ُ / ک َ رَ دِ ] ( ص مرکب ) قوی دل. ( ناظم الاطباء ). صاحب دل بزرگ. ( از فهرست ولف ) :
کدام است گرد کنارنگ دل
به مردی سیه کرده در جنگ دل.
کدام است گرد کنارنگ دل
به مردی سیه کرده در جنگ دل.
فردوسی.
کلمات دیگر: