( مخارشة ) مخارشة. [ م ُ رَ ش َ ] ( ع مص ) گرفتن چیزی از کسی به کراهیت و ناخوشی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( زوزنی ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || یکدیگر را خراشیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || سگان را بر یکدیگر آغالیدن. ( زوزنی ) ( از محیط المحیط ).
مخارشه
لغت نامه دهخدا
مخارشة. [ م ُ رَ ش َ ] (ع مص ) گرفتن چیزی از کسی به کراهیت و ناخوشی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (زوزنی ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || یکدیگر را خراشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || سگان را بر یکدیگر آغالیدن . (زوزنی ) (از محیط المحیط).
کلمات دیگر: