کلمه جو
صفحه اصلی

محیله

لغت نامه دهخدا

( محیلة ) محیلة. [ م ُ ل َ ] ( ع ص ) تأنیث محیل. زن حیله کننده. ( غیاث ). زن حیله گر. || دار محیلة؛ سرائی که بر وی سالها یا یک سال گذشته باشد. ( ناظم الاطباء ).

محیلة. [ م ُ ل َ ] (ع ص ) تأنیث محیل . زن حیله کننده . (غیاث ). زن حیله گر. || دار محیلة؛ سرائی که بر وی سالها یا یک سال گذشته باشد. (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: