کلمه جو
صفحه اصلی

قیمق

لغت نامه دهخدا

قیمق. [ ق َ م َ ] ( ترکی ، اِ ) روغن که برروی شیر جوشیده بندد. رجوع به قیماق و قیماغ شود.


کلمات دیگر: