کلمه جو
صفحه اصلی

سورمق

فرهنگ فارسی

قصبه مرکز دهستان سورمق بخش مرکزی شهرستان آباده

لغت نامه دهخدا

سورمق . [ م َ ] (اِخ ) قصبه مرکز دهستان سورمق بخش مرکزی شهرستان آباده . دارای 4360 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، پنبه ، انگور، بادام است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).


سورمق . [ م َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای دوازده گانه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده .حدود و مشخصات آن : از شمال ارتفاعات اعلا از خاور کوههای سیاه و فراغه ، از جنوب مزارع دهستان اقلید و دشت طغور، از باختر دهستان چنار و جلگه ٔ آباده . محصولات آن عبارتند از غلات ، پنبه ، کشمش ، بادام . از یازده آبادی تشکیل شده و نفوس آن بالغ بر 6200 تن است . و قرای مهم آن : دشت بیضا، فیض آباد، جوشقان و مرکز دهستان قصبه ٔ سورمق است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).


سورمق. [ م َ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای دوازده گانه بخش مرکزی شهرستان آباده.حدود و مشخصات آن : از شمال ارتفاعات اعلا از خاور کوههای سیاه و فراغه ، از جنوب مزارع دهستان اقلید و دشت طغور، از باختر دهستان چنار و جلگه آباده. محصولات آن عبارتند از غلات ، پنبه ، کشمش ، بادام. از یازده آبادی تشکیل شده و نفوس آن بالغ بر 6200 تن است. و قرای مهم آن : دشت بیضا، فیض آباد، جوشقان و مرکز دهستان قصبه سورمق است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

سورمق. [ م َ ] ( اِخ ) قصبه مرکز دهستان سورمق بخش مرکزی شهرستان آباده. دارای 4360 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات ، پنبه ، انگور، بادام است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

دانشنامه عمومی

سورمَق (به پارسی میانه: سورمک ) یکی از شهرهای استان فارس ایران است. این شهر، در دهستان سورمق در بخش مرکزی شهرستان آباده قرار دارد و جمعیت آن طبق سرشماری سال ۱۳۹۵، برابر با ۳٬۰۵۰ تن است.سورمق در یکی از چهار راه های مرکزی ایران قرار دارد بطوریکه این چهار راه، چهار استان یزد، فارس، کهگیلویه و بویر احمد و اصفهان را به هم متصل می نماید. سورمق در ۱۸ کیلومتری اقلید، ۲۲ کیلومتری آباده، ۶۵ کیلومتری دهبید و ۲۴۵ کیلومتری شیراز قرار دارد.روستاهای پیرامون آن عبارت اند از:دشت بیضا، باقرآباد، جوشقان سورمق، ده بالا، فیض آباد، امیرآباد، چنار، یعقوب آباد و بیدک.
محلی ها این شهر را سورمه می نامند.خانه های روستایی با بافت و ساختار بسیار زیبا در این روستا وجود دارد از جمله خانه محمد خان
این شهر یعنی سورمق بخاطر این که مردم ان در کنار اتش جشن میگیرند به سورمق معروف است.سور(مهمانی)مق(کنار اتش).
در جلد هفتم فرهنگ جغرافیائی ایران آمده:


کلمات دیگر: