قسمی از بوزینه شبیه به شیر
شیر کپی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شیرکپی. [ ک َپ ْ پی ] ( اِ مرکب ) قسمی از بوزینه شبیه به شیر. در شاهنامه داستانی راجع به یک شیرکپی که به دست بهرام چوبینه کشته شده است آمده :
شدند از بد شیرکپی هلاک
برانگیخت زین بوم آباد خاک.
بگوییم ننگی شود گوهرم.
دگر نیز نامش نداند همی.
شدند از بد شیرکپی هلاک
برانگیخت زین بوم آباد خاک.
فردوسی.
همی شیرکپی برد دخترم بگوییم ننگی شود گوهرم.
فردوسی.
یکی شیرکپیش خواند همی دگر نیز نامش نداند همی.
فردوسی.
کلمات دیگر: