پوست تنگ اندرون تخم مرغ زیر قیض جمع : قیق .
قیقه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( قیقة ) قیقة. [ ق َ ] ( ع اِ ) پوست تنک اندرون تخم مرغ زیر قیض. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). ج ، قِیَق. ( اقرب الموارد ).
قیقة. [ ق َ ] (ع اِ) پوست تنک اندرون تخم مرغ زیر قیض . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ج ، قِیَق . (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: