پرندهٔ من نخستین رمان فریبا وفی بود و در سال ۱۳۸۱ منتشر شد. این کتاب برنده جایزه بهترین رمان سال ۱۳۸۱، جایزه سومین دوره جایزه هوشنگ گلشیری و جایزه دومین دوره جایزه ادبی یلدا شده است و از سوی بنیاد جایزه ادبی مهرگان و جایزه ادبی اصفهان مورد تقدیر واقع گشته است. ترجمه آلمانی این کتاب با عنوان Kellervogel (پرنده زیر زمین) در آلمان منتشر شده است.
۱۳۸۱ - جایزه بهترین رمان سال ۱۳۸۱.
۱۳۸۲ - جایزه سومین دوره جایزه هوشنگ گلشیری.
۱۳۸۲ - جایزه دومین دوره جایزه ادبی یلدا شده است.
۱۳۸۲ - از سوی بنیاد جایزه ادبی مهرگان و جایزه ادبی اصفهان مورد تقدیر واقع گشته است.
امیر از سکوت های من کلافه می شد. سکوت من او را می ترساند. کم کم عادت به پر حرفی پیدا کردم. حتی در مواقعی که لازم نبود. سال ها بعد یادگرفتم که حرف می تواند حتی مخفیگاهی بهتر از سکوت باشد.
کنار امیر دراز می کشم. حالا نه برایش زنم، نه مادر، نه خواهر. هیچ ربطی به هم نداریم. نور سرد و سفید تلویزیون مثل نورافکنی از خط دشمن به رویمان افتاده و دنبال شناسایی ماست که مثل دو غریبه روی قالی افتاده ایم.
به امیر می چسبم و شانه هایش را محکم می گیرم. برمی گردد و توی خواب بغلم می کند. حالا نه او شوهر است و نه من همسر. نه او مرد است و نه من زن. دو آدمیم تنگِ هم و پناه گرفته در هم.
۱۳۸۱ - جایزه بهترین رمان سال ۱۳۸۱.
۱۳۸۲ - جایزه سومین دوره جایزه هوشنگ گلشیری.
۱۳۸۲ - جایزه دومین دوره جایزه ادبی یلدا شده است.
۱۳۸۲ - از سوی بنیاد جایزه ادبی مهرگان و جایزه ادبی اصفهان مورد تقدیر واقع گشته است.
امیر از سکوت های من کلافه می شد. سکوت من او را می ترساند. کم کم عادت به پر حرفی پیدا کردم. حتی در مواقعی که لازم نبود. سال ها بعد یادگرفتم که حرف می تواند حتی مخفیگاهی بهتر از سکوت باشد.
کنار امیر دراز می کشم. حالا نه برایش زنم، نه مادر، نه خواهر. هیچ ربطی به هم نداریم. نور سرد و سفید تلویزیون مثل نورافکنی از خط دشمن به رویمان افتاده و دنبال شناسایی ماست که مثل دو غریبه روی قالی افتاده ایم.
به امیر می چسبم و شانه هایش را محکم می گیرم. برمی گردد و توی خواب بغلم می کند. حالا نه او شوهر است و نه من همسر. نه او مرد است و نه من زن. دو آدمیم تنگِ هم و پناه گرفته در هم.
wiki: پرنده من