( مصدر ) گواهی دادن : ور نتوانست داشت زنده چرا کرد ? عقل چه دارد در این حدیث گوایی ? ( ناصر خسرو )
گوایی داشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گوایی داشتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) گواهی دادن. گوایی دادن. شهادت دادن :
ور نتوانست داشت زنده چرا کرد
عقل چه دارد در این حدیث گوایی ؟
ور نتوانست داشت زنده چرا کرد
عقل چه دارد در این حدیث گوایی ؟
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: