نزاز. [ ن َزْ زا ] (ع ص ) صیغه ٔ مبالغه است از نز. آنکه در یک جای آرام نگیرد. (از اقرب الموارد). رجوع به نز شود.
نزاز
لغت نامه دهخدا
نزاز. [ ن ِ ](ع اِ) نزاز شرّ، نزیز شر؛ آنکه به بدی چسبان و ملازم است . (از منتهی الارب )؛ که از بدی دور نمی شود. (از المنجد). لزاز. (از اقرب الموارد). || (مص ) منازعة. منافسة. (از اقرب الموارد) (از المنجد).
نزاز. [ ن ِ] (اِخ ) دهی کوچک است از دهستان ژاورود بخش کامیاران شهرستان سنندج . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
نزاز. [ ن ِ ]( ع اِ ) نزاز شرّ، نزیز شر؛ آنکه به بدی چسبان و ملازم است. ( از منتهی الارب )؛ که از بدی دور نمی شود. ( از المنجد ). لزاز. ( از اقرب الموارد ). || ( مص ) منازعة. منافسة. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).
نزاز. [ ن َزْ زا ] ( ع ص ) صیغه مبالغه است از نز. آنکه در یک جای آرام نگیرد. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نز شود.
نزاز. [ ن ِ] ( اِخ ) دهی کوچک است از دهستان ژاورود بخش کامیاران شهرستان سنندج. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
نزاز. [ ن َزْ زا ] ( ع ص ) صیغه مبالغه است از نز. آنکه در یک جای آرام نگیرد. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نز شود.
نزاز. [ ن ِ] ( اِخ ) دهی کوچک است از دهستان ژاورود بخش کامیاران شهرستان سنندج. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
دانشنامه عمومی
نزاز، روستایی از توابع بخش سیروان شهرستان سنندج در استان کردستان ایران است.
این روستا در دهستان میان رود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۸۴ نفر (۱۱۳خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان میان رود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۸۴ نفر (۱۱۳خانوار) بوده است.
wiki: نزاز
کلمات دیگر: