( نرم خوی ) ۱ - دارای خلق ملایم بودن . ۲ - دارای خلق پسندیده .
نرم خوی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نرم خوی. [ ن َ ] ( ص مرکب ) پسندیده خوی. ( آنندراج ). دَهْثَم. دَهّاس. دَمیث. ( منتهی الارب ). دمث. ذلولی. ( یادداشت مؤلف ). نرم خو. رجوع به نرم خو شود :
انصاف میدهم که چو روی تو روی نیست
گل در مزاج لطف چو تو نرم خوی نیست.
انصاف میدهم که چو روی تو روی نیست
گل در مزاج لطف چو تو نرم خوی نیست.
امیرحسن دهلوی.
کلمات دیگر: